نگرانی سیلوی مرکزی از فرسایش ماشینری و ساختمانش

ساختمان سیلوی مرکزی کهنه شده است. در و دیوارهای متروکه این شرکت دولتی از گلوله و جنگ‌های داخلی می‌گوید. موسینچه‌‌ای در جست‌وجوی دانه است و سگ‌های خیابانی در سایه‌های سرد درختان محوطه‌ این شرکت خوابیده‌‌اند. زینه‌های ریاست شرکت به دفتر معاون فنی و تولیدی سیلوی مرکزی ختم شد. بوی خاک و ناامیدی، آن‌جا را نیز پر کرده بود.

احمد ذکریا رسولی، معاون فنی و تولیدی سیلوی مرکزی، بیش از ۳۵ سال است که در این شرکت کار می‌کند. وقتی از سیلوی مرکزی و مشکلاتش پرسیده می‌شود، زیر لب، خنده‌ نرمی می‌کند و با آه بلند سردی می‌گوید: شرکت سیلو پس از سال ۱۳۷۱، همیشه رو به رکود است. درد دل‌های رسولی  زیاد است. وی از عدم سرمایه‌گذاری حکومت‌های پیشین در سیلوی مرکزی و ضرر آن به دولت می‌گوید: «دولت‌های پیشین، در فکر چوروچپاول بودند، پول‌های کلان را کسی سرمایه‌گذاری نکرد. پانزده میلیون دالر می‌توانست فابریکه‌ نان‌پزی سیلو را به مبنع عایداتی برای دولت تبدیل کند. اگر دولت سرمایه‌دار شود، می‌تواند شغل ایجاد کند، بند برق بسازد و در کل توانمندی اقتصادی یک دولت، سبب رفاه عامه می‌شود.»

معاون فنی و تولیدی سیلوی مرکزی از عملی‌نشدن پروژه‌ بانک جهانی برای توسعه و بازسازی سیلو، نیز شکایت می‌کند: «پروژه‌ای که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد و پس از چند سال تغییر برنامه داد. بانک جهانی به ریاست سیلوی مرکزی وعده داده بود که در هر ولایت، یک مخزن فلزی ذخیره گندم و آرد می‌سازد، اما تا هنوز این کار عملی نشده است.»

آقای رسولی از کم‌شدن حجم پولی معاملات سیلو گفت: در چندین دولت گذشته، حجم معاملات سالانه‌ ما به ۴ میلیارد افغانی می‌رسید که امسال به ۷۰ میلیون افغانی کاهش یافته است.

هوای دفترش گرفته است. اما لبخند آرامش این گرفتگی را کماکان برطرف می‌کند. با کشیدن دست‌هایش در لای موهای خاکستری نه‌چندان صافش، نفسی تازه می‌کند و می‌گوید: «اگر سیلو به پای خود می‌ایستاد، بنیه‌ی اقتصادی دولت قوی می‌شد. چنین نشد. پول‌های هنگفتی به ‌بهانه‌ خرید نان، حیف‌ومیل شد. کارمندان بلندرتبه‌ محابس و پوهنتون‌ها و قوای مسلح و وزارت داخله از همین طریق، صاحب بلندمنزل شدند. ریاست رجال برجسته اگر هزار قرص نان می‌گرفت، ۹۰۰ قرص آن را از شرکت قراردادی یوسف سلیمان، پول نقد می‌گرفت.» وی با لحن جدی‌ می‌افزاید: بعضی‌ها می‌گویند که قراردادی یوسف سلیمان، بیشتر از ۱۰۰ هزار دالر، قرض‌دار ریاست رجال برجسته است.

اما نگرانی عمده‌ این عضو رهبری سیلو، از کار افتادن ماشینری و فرسایش ساختمان این شرکت نان‌پزی است. او با نگرانی می‌گوید: «بسیاری وسایل ما از سال ۱۳۳۵ تا به حال تبدیل نشده‌اند. یعنی مدت ۶۰ سال است که باقی مانده است. ماشینری نان‌پزی باید حد اقل هر ده سال، خریداری و جایگزین ماشین‌های قدیم شوند. ماشینری ما با وجود ضربات جنگ‌های داخلی هم جدید نشده‌اند.»

رسولی ادامه می‌دهد: «سیستم نل‌دوانی ما خراب شده است. برای کارگران حمام نداریم. سیستم و تکنالوژی ما ناکارآمد شده و بودجه هم نیست. از همه بدتر، سیستم بدرفت ما خراب شده و این سبب مشکلات بهداشتی می‌شود. مصوونیت غذایی با همان ماشینری سابقه تامین می‌شود.»

محمدعمر، مالک یکی از نانوایی‌های کابل در پاسخ به این‌ پرسش که متوقف‌شدن فعالیت سیلوی مرکزی چه تاثیری بر عاید نانوایی‌ها می‌گذارد، می‌گوید: بیدر بری ما خوب است. چون نان زیاد سودا می‌شه. احمدرشاد که کارگر این نانوایی است با پاک‌کردن عرق پیشانی‌اش در میان گرما‌ و عطر نان گرم، می‌گوید: وله بری ما غریب‌کارا خو بسته‌ نشه خوب اس؛ چون نان قیمتش بالا می‌ره.

چالش‌های این شرکت دولتی در حالی‌ افزایش یافته که در ماه حوت سال گذشته، فعالیت خود را از سر گرفته بود. این‌که عدم مصوونیت غذایی، کدام خوابگاه یا زندان را نشانه خواهد گرفت و سبب چه مشکل‌هایی خواهد شد، زمان، پاسخ خواهد داد.

Back to top button