وضعیت زنده گی زنان روستایی در افغانستان
روستا بخش بزرگی از نظام اجتماعي و جمعیتی یک کشور است. زنان در روستا ها جمعیت قابل ملاحظه ای را تشکیل میدهند و سهم عمده ای در فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشورهای درحال توسعه دارند.
وضعیت اشتغال زنان روستایی:
در مناطق روستایی، آشکارا تفکیک جنسیتی نیروی کار وجود دارد. زنان روستایی اغلب در مشاغل غیررسمی که نوعی ضایع وقت و با درآمد پایین است اشتغال دارند. در مقایسه با زنان شاغل در شهر، این زنان از حقوق شان در زمان بارداری (مرخصی با حقوق زایمان) محروم هستند. همچنین زنان روستایی به ندرت دارای قرارداد کاری می باشند. کار اضافه، اذیت و آزار روانی و فزیکی، به علاوه شرایط کاری ناامن، وضعیت نامساعد کاری را برای زنان روستایی ایجاد کرده است.
آموزش دختران روستایی:
مکاتب در روستا ها در مناطق مشخصی قرار دارند که ناامن و فاقد امکانات لازم میباشد. این یکی از عوامل اساسی است که منجر به مانع رفتن دختران به مکتب و ترک ادامه تحصیل دختران در روستا ها می شود. در کنار آن عوامل دیگر کناره گیری دختران از مکاتب بخاطر مشکلات اقتصادی، رسم و رواج های ناپسند، باور های منفی تبعیض جنسیتی و ازدواج زودهنگام است که از محدودیت های دسترسی دختران به تعلیم و تربیه محسوب می شود.
معضل سلامت و بهداشت زنان روستایی:
عدم وجود امکانات درمانی و بهداشتی کافی زنان روستایی را با مشکلات زیاد مواجه نموده است. از سویی هم نقل و انتقال ایشان به شهر به دلیل عدم دسترسی به امکانات مادی و اقتصاد ضعیف نیز در بسیار موارد ناممکن است. به علاوه زنان در مورد خدمات تنظیم خانواده و زایمان نیازمند مساعدت های ویژه استند. با توجه به کمبودی های موجود زنان روستایی، اغلب به اطلاعات و اقدامات سنتی خود اتکا می کنند. این رویکرد در مواردی برای سلامت زنان و کودکان، زیان هایی زیاد را به همراه دارد.
عدم دسترسی زنان روستایی به عدالت:
از جمله چالش های زنان در روستا ها عدم دسترسی آنها به عدالت است. مقررات تبعیض آمیز ناظر بر مالکیت زمین و اموال، فقدان دسترسی به اطلاعات قوانین حمایتی از زنان، هزینه بالای وکیل، کلیشه های موجود در زمینه خشونت خانگی و یکی دیگر از سنت های ناپسند اجتماعی محکمه های صحرایی میباشد که زیان های زیادی را به زنان وارد کرده است. نقش زنان روستایی با توجه به تفاوت های جغرافیایی و فرهنگی جوامع، فرق می کند. با این وجود، معضل مشترک اغلب زنان روستایی عدم خود کفایی آنان است. با توجه به درآمد کم، کار زنان روستایی واجد ارزش کمتر شمرده شده، در حالی که فعالیت های مردان و پسران دارای ارزش بیشتر دانسته می شود. این رویکرد سبب می شود که زنان اغلب به منزله همکار محسوب شوند و مردان سرپرست خانواده تلقی گردند. این در حالیست که زنان، تولید کننده نیمی از مواد غذایی در جهان اعلام شده اند. در اموری مانند کاشت دانه های غذایی، کاشت سبزیجات در باغ های خانگی، ماهیگیری و کار در مزرعه و نگهداری از حیوانات و غیره اشتغال دارند. مراقبت از کودکان، افراد بیمار، و سالخوردگان نیز معمولا مسئولیت زنان قلمداد می شود.
زنان روستایی و صنایع دستی :
یکی از مهمترین فعالیت های زنان روستایی اشتغال درزمنیه صنایع دستی می باشد. زنان روستایی از طریق گسترش، آموزش، توسعه صنایع دستی، ارتقا کیفیت تولیدات صنایع دستی و ایجاد زمینه های توسعهیی میتوانند تا حد زیادی به خودکفایی برسند و شرایط مناسب تر اجتماعی برای خود فراهم کنند.
همچنان توسعه صنایع کوچک و ایجاد مراکز فنی و حرفهای در روستاها، متناسب با ظرفیتهای هر منطقه از راهکارهای توسعه در روستاها محسوب میشود. تامین امکانات زیرساختی در روستاها از جمله آب، برق، گاز، مسایل صحی و ایجاد مراکز آموزشی با امکانات بلند در روستاها، ایجاد مراکز حقوقی و عدالت خواهی برای زنان، استفاده از روشهای نوین کشاورزی و آبیاری، تغییر الگوی کشت، کشت محصولات سودآور متناسب با اقلیم، نیز میتواند در انکشاف وضعیت روستا نشینان به ویژه زنان روستا نشین سودمند باشد. توانمند سازی مردم روستا علاوه بر افزایش اشتغال و رونق تولید، کمک بزرگی به تحقق اقتصاد میکند. روستاها میتواند به هدف گردشگری با داشتن جاذبههای تاریخی، طبیعی و مذهبی در توسعه اقتصادی منطقه نقش مهمی ایفا کنند.