ناامیدی دانشجویان از آینده تحصیلی؛ هیچ امیدی به آینده نیست «هیچ امیدی»
گزارش: زولفا بهنیا
هفتم حوت آغاز اولین روز دانشگاه در افغانستان پس از تسلط طالبان بود. طبق دستور حکومت طالبان دانشگاهها در ولایتهای سرد سیر پس از شش ماه رخصتی بنابر مقررات خود ساختهی حکومت طالبان به روی دانشجویان دختر و پسر باز شد؛ اما چی چیزی در دانشگاهها و بر روح و روان دانشجویان تغییر کرده است. میترا مجیدی دانشجوی دانشگاه کابل است. او از تغییرات بوجود آمده در همه بخشهای دانشگاه شاکی است و میگوید «اگر بخایم صادق باشم هیچ امیدی به آینده نیست، هیچ امیدی.»
«در امتحان تا هنوز یک صفحه هم مه درس نخواندیم، یک سلاید ره هم تا هنوز دانلود نکردم و هیچ کتاب و چپتری هم ندارم، همه شه از فکر خود حل میکنم؛ چون علاقهی به درس متاسفانه باقی نمانده.»
یاسین رحیمی دانشجوی دانشگاه کابل به روزنامه پنجره میگوید: شرایط فعلی وی را بسیار دگرگون کرده است. او که امتحانات سمسترهای قبلی برایش مهم بوده و سخت در تلاش این که نمرات خوبی را بگیرد؛ ولی امتحان سمستر فعلی که، سه هفته درس خوانده و قرار است چهار هفته امتحان بدهد برایش اهمیتی ندارد.
قرار دستور و برنامه ریزی وزارت تحصیلات عالی اول حمل سال ۱۴۰۱ هجری شمسی بعد از سه هفته درس تشدیدی امتحانات همه دانشکدهها اعلان شد. این در حالیاست که، سمستر های قبل، دانشجویان بعد از شانزده هفته درس وارد امتحانات ختم سمسترشان میشدند؛ ولی چیزی که دانشجویان را سخت شاکی کرده و در سر درگمی قرار دارند ناامیدی و مبهم بودن آینده تحصیلیشان در حکومت فعلی طالبان است. که این وضع عدم علاقمندی دانشجویان را به امتحانات نشان میدهد. از طرفی یاسین از مقررات سختگیرانه طالبان در دانشگاه شکایت دارد و میگوید مقررات سخت گیرانه حکومت طالبان هر روز زیادتر میشود تا زمانی که این نظام باشد، هیچ امیدی برای تغییر وجود ندارد. او با فشاری که بر روی ادای کلمات میآورد با یاس چندین بار تکرار میکند« متاسفانه هیچ امیدی به آینده نیست.»
از سویی دیگر دانشجویان از رفتار کنونی استادانشان میگویند: اکثر دانشجویان به این باور استند که رفتار استادان با آنها بیشتر مهربانانه و ترحم انگیز شده است و علت آن را نیز درک شرایط سخت فعلی عنوان میکنند؛ اما رفتار همهی استادان این طور نیست. عباس یکی از دانشجویان دانشگاه از جدیتر شدن و جدی برخورد کردن استادانشان میگوید« یکی از استادان ما د صنف میگه، کس حق ندارد نام از نظام قبلی بگیره اگر بگوییم جمهوریت یا دوره پیش، میگه دموکراسی غربی. شدیدن سرکوب و مخالفت میکنه.»
این در حالی است که چندی پیش عبدالباقی حقانی وزیر تحصیلات عالی در یک نشست رسمی که با استادان و دانشجویان دانشگاه تعلیم و تربیه داشت، گفته بود: از دانشجویانی که در بیست سال گذشته درس خوانده، هیچ انتظاری نمیتوان داشت و همچنان تاکید کرده بود، باید معلمانی تربیه شود که نسل آینده را طوری تربیت کند که« به درد ما بخورد» این خود نوع انتقاد به شیوه تدریسی همهی معلمان افغانستان بود. این گفتههای وزیر تحصیلات با واکنشهای تند استادان و تحصیل کردهگان مواجه شد.
گفتنی است که دانشگاه کابل نهاد بزرگ اکادمی است، که سال ها قدامت دارد و کادر های زیادی از این دانشگاه فارغ شدند، که شامل زن و مرد میباشند. و هیچ گاه دید جنیستی در این نهاد تحصیلی مطرح نبوده است و سیستم مختلط آموزشی ( پسر و دختر) را داشته است؛ اما مشکلی که بعد از تصرف طالبان سیستم آموزشی این نهاد را به چالش مواجه ساخته، جدا سازی سیستم مختلط آموزشی است، که صنفهای پسرانه و دخترانه را جدا کرده است. مسالهای که این روزها دانشجویان این نهاد را نیز درگیر ساخته است و آن را مهمترین تغییر ایجاد شده فرض میکنند. مسالهای که نصرت ( نام مستعار) آن را بی اهمیت میخواند و میگوید«با ای مکانیزم هیچ امیدی به آینده افغانستان ندارم، طرزالعملی که برای ارتقای تحصیلی افغانستان باشد د ای سیستم نیست؛ چون فقط اتکا به این دارد که صنف پسر و دختر جدا شود.»
میترا مجیدی دانشجوی که از تغییرات جدید دانشگاه شاکی است نیز میگوید« همه چیز در دانشگاه تغییر کرده بجز از ساختمان دانشکدهها، از گاردهای دان دروازه گرفته تا سیستم داخل دانشگاه .» به مبهم بودن و ناامید بودن آینده تحصیلی و کاریاش منحیث یک دختر که فکر میکند گلویش را بغض سنگینی میگیرد و میگوید « اگر بخایم صادق باشم هیچ امیدی به آینده نیست؛ هیچ امیدی.» و باز هم تاکید میکند مخصوصا برای ما دختران که شرایط هر روز برای ما سخت شده میره.» این تنها میترا نیست که سخت نگران آینده مبهمشان است؛ بلکه هزاران دانشجوی دختر دانشگاه بیشتر از هر کسی نگران آیندهشان در حکومت طالبان است و رفت و آمد این روزهای دانشگاهشان را بی مفهوم فرض میکنند و به این فکر استند که در آینده هیچ جایگاه اجتماعی و شغلی نخواهد داشت. میترا همچنان میافزاید، ما دیگر در دانشگاه حق فعالیت هیچگونه کاری را نداریم که مثل گذشته باعث ارتقای ظرفیت ما شود، باید در تایم مشخص شده داخل و خارج شویم که مبادا«بچهای ما ره بیبینه»
از طرفی بحث نبود استاد کافی و ترک کادرهای علمی از دانشگاهها مخصوصا دانشگاه کابل و بی برنامهگی ،بی نظمی ایجاد شده در سیستم درسی روحیه دانشجویان را تضعیف کرده است؛ چنانکه در هر دانشکده دانشگاه کابل جهت استخدام استادان جدید؛ حتا به سویه لیسانس اعلان گذاشته است. نبود استاد کافی و مسلکی، بی نظمی سیستم آموزشی را پی داشته است که بالای روحیه اکثریت دانشجویان تاثیر کرده است و دیگر حاضر به ادامه تحصیل در دانشگاههای افغانستان را ندارد و به دنبال فرصت برای ترک دیارشان استند.
ولی چیزی که حالت همهی دانشجویان دانشگاه دولتی افغانستان را تعریف میکنند: نا امیدی، بی میلی به درس، یاس، نگرانی آینده تحصیلی و شغلیشان است. چنانکه نصرت ( نام مستعار) میگوید « جای که ما برای درس میرفتیم، حالی فقط برای امی میریم که وقت خوده بگذرانیم» و خیلیها هم فقط بخاطر بدست آوردن مدرک میآیند، این در حالی است که حضور دانشجویان هر روز در دانشگاهها کم رنگتر میشود.