رویکرد زیباشناسی

مقاله: نور رحمان امیری
دید زیباشناختی در آدم‌ها صوری و معنوی بوده و این پدیده قابلیت رشد را در وجود انسان‌ها دارد که به هر پیمانه در آن توجه صورت بگیرد توسعه یافته و برجسته می‌شود. این مفاهیم ما را به یاد مطالبی می‌اندازد که جهت روشن شدن لایه‌های آن برای ما کمک می‌کند تا این‌که در وجود انسان‌ها دو پرنده وجود دارد که یکی به نام شهباز و دیگری به نام کلاغ، اگر بالای شهباز سرمایه‌گذاری صورت بگیرد در حقیقت ما را به مرواریدهای دست‌نیافتنی اعماق بحر می‌کشاند، اگر بالای کلاغ توجه کلی انجام شود بر عکس ما را با لاشه‌های گندیده‌شده از حیوانات دریده شده کنار صحرا می‌کشاند.

از دریچه صوری:
دید صوری آدم‌ها از آوان پیدایش تا حالا یک سان بوده، زیرا انسان‌ها همیشه در راستای همه‌خواهی سعی می‌کنند تا تمام پدیده‌ها از نگاه ارزش صوری در قید و از آن آن‌ها باشد و زاویه دیدشان نسبت به عناصر طبیعی عاطفی و غرض‌آلود می‌باشد که این امر بر می‌گردد به ساختار زیر بنای باورهای آدم‌ها. اگر زیربنای این باورها گره خوردگی معنوی با اشیای طبیعی داشته باشد در حقیقت نگرش انسان‌ها هم مجازی صورت می‌گیرد و اگر این زیربنا ارتباط صوری داشت همیشه با دنیای محسوسات در گیر است به گونه نمونه از بعد جاه‌طلبی، زراندوزی و در مجموع دنیا را به کام خود داشتن خصوصیت رابطه صوری آدم‌ها است که این رویکرد انسان‌ها همیش باعث تقابلات فکری و حتا فزیکی در میان آن‌ها قرار گرفته به این معنی که هر آن‌چه در هستی زیباست باید در خدمت من قرار داشته باشد که این مطلب بیانگر این است که انسان از نگاه فکری به زیبایی نرسیده فقط از لحاظ جسمی به زیبایی رسیده است.

بعد معنوی دید زیباشناختی:
همان نگرش انسان‌ها با اشیای طبیعی که گره خورده‌گی معنای دارند و از دید آن‌ها در هستی هیچ پدیده زشت پنداشته نمی‌شود تمام عناصر طبیعت جهت ارزش‌مندی کارآمدی برای انسان‌ها جایگاه خاص خود را دارند و عرضه خدمات طبیعت را برای جامعه انسانی در حد تعادل می‌پندارند و برای آدم‌ها نظر به نیازمندی‌های‌شان حقوق قایل هستند که بیانگر زیبایی فکری است، زیرا این مبحث روشن‌سازی قوه تمایز میان زشت و زیبا است که نگرش انسان‌ها را هنرمندانه می‌سازد وقتی به پدیده‌های هستی نگاه می‌کند به پرندگانی متمرکز می‌شود که در نسیم صبح‌گاهی نوای سر حالی را می‌خوانند که در کنار گلبته‌های صحرانشین رفته، انتظاری عساکر ملخ‌ها را می‌کشند تا که دوباره با انباری از غزا بر لانه‌های‌شان برگردند که کودکان به لانه مانده‌‌شان را سیر بسازند و هم‌چنان برای مورچه‌گانی فکر می‌کنند که با شکم فرورفتگی و جسم ناهموار سعی می‌کنند تا در تنگنای اقتصادی قرار نگیریم و همیشه با پاهای پر خم و پیچ در جمع‌آوری آذوقه برای آینده خود مصورف است و هیچ فرصت سر خاریدن را پیدا نمی‌کند اما با در نظر داشت این مصروفیت کاری احوال‌پرسی دوستان خود را فراموش نمی‌کند که در هر مسیری باشد از دوستان خود جوای صحتمندی می‌شود و از سوی هم متوجه دهقانی می‌شود که با پشت خمیده و دستان ترکیده مصورف آبیاری درختانی است که سال‌ها است از چوب آن گهواری برای فرزندی ساخته می‌شود که در راستای تحولات نظامی طبیعی نقش مخرب را ایفا می‌کند که برای جنگل‌های درختانی که یک عمر پشت کهن سالی را در جهت رشد آن خمیده ساخت تبر می‌شود و برای پرندگانی که هر صبح آهنگ لالای می‌خواند کمان و از سوی هم برای مورچگان بی‌غرض سیلاب
در حقیقت اگر دید انسان‌ها نسبت به غنامندی عناصر طبیعت صمیمت معنایی داشته باشد رویکرد آدم‌ها در لفافه‌های از زیبااندیشی و یکسان نگرشی قرار می‌گیرد و در فرجام منازعات و تناقضات میان اجتماعی، فرسوده شده و رهسپار بادهای بی‌مسیر می‌شود.

Back to top button