عاقبت دروازه‌ مکتب‌های دخترانه باز‌می‌شود؛

و  تصویر تراژدیک اشک‌ریزی دخترانی‌که با دروازه بسته‌ مکتب‌های شان رو‌به‌رو شده‌بودند، برای‌همیشه وجدان‌های بیدار را به‌آتش‌ می‌کشد!

تصمیم حکومت طالبان در باره بسته‌وبازشدن دروازه مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم، به‌داستان همان کسی ماند که به‌جای یک‌من بار خشک، صدمن بار تر را که از هر سویش آب و فاضلاب در چکانک بود، به‌دوش می‌کشید.
بسیار خوب‌بود که حکومت طالبان، از اول، دروازه‌های مکتب‌های دخترانه بالاتر از صنف ششم را هم نمی‌بست. بستن دروازه مکاتب دختران، برعلاوه این‌که برای چندین ماه، نیمی از پیکر جامعه را از حق تحصیل محروم ساخت و آسیب روانی سنگینی به‌دختران وارد نمود، از چند جهت به‌‌‌ضرر خود طالبان تمام شد:
اول، از نظر نمایش رویکرد: ۱) طالبان، به‌مثابه حکومت و تکیه‌داران به اریکه قدرت، آزادی‌های مردم، به‌ویژه، آزادی‌های زنان را برنمی‌تابد، ۲) طالبان، مخالف حضور زنان در صحنه‌های تحصیلی و اجتماعی است، ۳) طالبان، در برخورد با مردم و دیدگاه‌های متفاوت مردم، هیچ تساهل و مدارا نمی‌تواند، و ۴) طالبان، در قبال خواست عذرآلود و حتا اشک‌ریزی زنان و دختران دانش‌آموز هیچ ترحم و مدارای از خودشان نشان نمی‌دهد.
دوم، از نظر سیاسی: ۱) در سطح ملی و بین‌المللی، نهادهای زیادی در مقابل این کار طالبان، در کنار دختران دانش‌آموز افغانستان ایستادند و از حق آموزش دختران دفاع‌کردند، ۲) بسیاری از نهادهای تاثیرگذار بین‌المللی، این کار حکومت طالبان را محکوم نموده، از کشورهای جهان خواستند، در به‌رسیمیت‌شناسی حکومت طالبان، مکث بیشتری کنند، ۳) از نظر تمایل سیاسی و سمپتی، زنان، به‌ویژه، دختران دانش‌آموز و محصل،  خود شان را در مقابل دیدگاه طالبان یافتند، و ۴) این کار طالبان، چانس به‌رسمیت‌شناسی شان در سطح بین‌المللی را آسیب رساند.
سوم، از نظر اشتغال ذهنی یا عمل و عکس‌‌العمل: ۱) بستن دروازه مکاتب دخترانه، حکومت طالبان را مجبور می‌ساخت، تا طی چندین ماه، در مقابل هجمه‌های وسیع انتقادها و ملامت‌کردن‌ها در دو لایه ملی و جهانی، از خود شان دفاع کند، ۲) دفاع از این اقدام طالبان، خود به‌خود به‌یک کار و پیکار بی‌حاصل بدل شده بود که هیچ به نفع مردم و کشور نبود و حتا از نظر سیاسی، به‌نفع خود طالبان نیز نبود، ۳) دفاع از بسته نمودن دروازه مکاتب دخترانه، در سطح ملی، صدها جلسه کاری عادی و فوق‌العاده را ایجاب می‌نمود که هم از نظر وقت‌گیری و هم از نظر مصارف به‌ضرر کشور است، و ۴) بازکردن دوباره دروازه‌های مکتب‌های دخترانه، هم ایجاب جلسات، کار و بودجه ای را ایجاب می‌‌کند.
از نظر سیاسی، بستن‌ماندن دروازه‌های مکتب‌های دخترانه، به‌ضرر حکومت طالبان تمام شده‌است؛ زیرا، شرایط دنیای امروز، از شرایط دنیای حکمرانی پیشین طالبان تفاوت فاحش دارد. با تنکنولوژی مهارناپذیر امروز، هر حادثه‌ای به‌سرعت در تمام جهان منعکس می‌شود و هرکسی می‌تواند، یک رسانه باشد؛ و در شرایطی که هم مردم افغانستان و هم جامعه جهانی، بادقت اوضاع افغانستان را مشاهده می‌کنند، خبر بسته‌شدن دروازه مکاتب دختران از سوی حکومت طالبان، مثل بمب مهبی به‌گوش و هوش همه مردم جهان سهمگینانه طنین‌انداز شد؛ و این‌کار از منظر سیاسی، به‌تصویر خود طالبان نیز خدشه رنگینی وارد کرده‌است.
حال، خوب‌است که در‌وازه‌‌مکتب‌های دختران بازمی‌شود. ولی، بسیار خوب بود که از اول، دختران مثل پسران، به‌دروازه‌های بسته رو‌به‌رو نمی‌شدند. زیرا، طی ماه‌های که دروازه مکتب‌های دختران دوره‌های متوسطه و لیسه بسته شده‌بود، از یک‌سو، هزاران دختر به‌نومیدی و مشکل روانی گرفتار شده‌است، وز سوی، سکتگی‌که در روند و انتطام آموزش به‌میان آمده‌است، به‌آسانی قابل مدیریت و مرفوع‌سازی نمی‌باشد.
خوب است که دروازه‌های مکتب‌ها به‌روی دختران سرزمین ما باز می‌شود. ولی، تصویر تراژدیک اشک‌ریزی دخترانی‌که با دروازه بسته‌ مکتب‌های شان رو‌به‌رو شده‌بودند، برای‌همیشه وجدان‌های بیدار را به‌آتش‌ می‌کشد!

Back to top button