ازدواج دختران زير سن آغاز داستان‌های تلخ در افغانستان

نویسنده: شمیمه احدی

ازدواج‌های زير سن قانونی خاطرات تلخی است كه دختران در شهر و ولایت‌های افغانستان آن را تجربه می‌كند.
سال‌ها می‌شود كه دختران افغانستان شكار رسم و رواج‌های ناپسند اجتماعی هستند.
مسایل حقوق ازدواج، خانواده و میراث در مورد زنان مطابق دین اسلام و قوانین حقوق بشر یک اصل با ارزش است. اما با تاسف سنت‌های ناپسند فرهنگی سبب شده است تا زنان از حقوق شان محروم مانده‌اند.
شماری بانوان، ازدواج زود هنگام را پايان مزايای دوره كودكی از جمله درس و تحصيل می‌دانند.
فقر و تنگدستی، رسم و رواج‌های ناپسند اجتماعی، بی عتمادی، ناامنی و عدم آگاهی باشنده گان كشور از حقوق زنان از دلايل عمده افزايش ازدواج‌های زير سن گفته می‌شود.
سن قانونی ازدواج دختران در حکومت جمهوری در افغانستان 16 سال تعيين شده بود اما با آن هم افزايش اين چالش، دختران افغان را با مشكلات زيادی چون خودسوزی، مشكلات روانی، و خانوادگی مواجه كرده بود.
قانون منع خشونت عليه زن ها نیز در زمان حکومت قبلی، در مورد ازدواج‌های زير سن برای كسانی كه دختران را پيش از سن قانونی وادار به ازدواج می‌كرد 2 تا 5 سال مجازات تعيين كرده بود اما با آن هم قربانيان اين رويداد‌ها جنبه عملی اين قانون‌ها را در اكثريت مناطق كشور ناكارا می‌دانستند.

پروانه از جمع يكی از همان خانم‌های است كه در زمان ازدواج خود كمتر از دوازده سال داشت.
با آن كه از ازدواج پروانه 20 سال می‌گذرد، اما او می‌گويد كه تاثيرات زندگی دشوار پس از ازدواج روی زندگی كنونی وی تاثيرات منفی گذاشته است.

او افزود:” دوازده ساله بودم كه عروسی كردم 20 سال از عروسی من گذشته و آن زمان كه تازه عروس شده بودم، مسووليت‌های بزرگ خانه‌داری را نمی‌دانستم، خشونت خانوادگی سبب شد تا به بيماری‌های زیادی دست‌وپنجه نرم کنم.”

شبنم خانم ديگری كه در سن خورد ازدواج كرد و ازدواج اش را مانع رسيدن به آرزو‌های تحصيلی اش می‌داند و می‌گويد،” سيزده سال داشتم كه نامزد شدم و صنف هفت مكتب بودم، هميشه خيال بافی می كردم كه زمانی درس‌های مكتب تمام شود و بعد شامل دانشگاه شوم اما پس از ازدواج اجازه نداشتم كه به درس و تحصیل ادامه بدهم و حال يك خانم بيسواد هستم.”
شکیلا خانم ديگری که باز هم قربانی خشونت‌های خانوادگی است.
او می‌گويد،” من خیلی کوچک بودم که قربانی دو خانواده شدم. از آن زمان تاکنون پای ظلم و ستم بر گلوی من چون تیغ هر روز و هر شب من را به دام مرگ می‌کشاند.”
به گفته او این خشونت در افغانستان به نام “بد دادن” است که تاوان اشتباه‌های شماری از مردان خانواده را زنان و دختران خانواده می‌دهد.
او همچنان می افزاید که در افغانستان ازدواج‌های اجباری سبب می‌شود تا شماری از دختران به زندگی شان پایان بدهند.
رحيمه ظريفی، فعال حقوق زن در افغانستان در ارتباط به ازدواج دختران زير سن و يا ازدواج‌های اجباری می‌گويد،” براي كاهش ازدواج دختران زير سن تطبيق قانون، مبارزه با فساد و آگاهی عامه خيلی مهم و كارا است.”
به گفته خانم ظريفی فقر، سطح پايين سواد، نا آگاهی مردم از عوامل عمده ازدواج دختران زير سن حساب می شود كه بيشتر در مناطق ناامن كشور اتفاق می‌افتد که پياده سازی قانون در آن‌جا در خطر است.

يونس ذكی، يك تن از جامعه شناسان كشور به روزنامه پنجره، پيامد های بد اجتماعی ازدواج‌های دختران زير سن را ايجاد عقده و پرخاشگری می‌گوید كه در روابط‌های اجتماعی و خانوادگی اين بانوان سبب خشونت و به انزوا رفتن ارتباطات آن ها می‌شود.
به گفته آقای ذكی ازدواج دختران زير سن سبب به دنيا آمدن فرزندان پرخاشگر و عصبانی می‌شود كه از لحاظ اجتماعی پيامد های منفی را به بار می آورد.

اکنون در زمان طالبان با وجود صدور فرمان جدید رهبر طالبان در مورد حقوق زنان که گفته است، رضایت دختران بالغ در اثنای نکاح ضروری است و هیچکسی زن را به جبر و اکراه به نکاح مجبور نمی‌تواند. اما باز هم با وجود صدور هر نوع حکم یا قانون زنان در افغانستان قربانی خشونت‌‌های خانوادگی هستند.

تاریخ نشان می‌دهد که از گذشته‌ تاکنون قوانین در مورد زنان در افغانستان جامعه عمل نپوشیده است. قوانین چه در زمان جمهوری و یا چه در زمان طالبان وضع شده باشد، با آن هم تطبیق آن در افغانستان ناممکن و خیلی دشوار است.

ازدواج دختران زیر سن قانونی و خردسال با مردان مسن فاجعه‌ بزرگی دیگری است که حقوق زنان را پایمال می‌کند و تلخی مرگ را باز هم یک زن می‌چشد. دهه‌ها است که در کشور رایج است و با وجود غیرقانونی بودن آن همچنان انجام می‌شود.

یکی از نمونه‌های آن این است که طالبان این فرمان‌ها را در حالی صادر می‌کند که پس از زمان تسلط شان بر افغانستان دختران ( متوسطه و لیسه) اجازه رفتن به مکتب/مدرسه را تا حالا ندارند و زنان کار و درآمد خود را از دست داده‌اند.

اين در حاليست كه دختران افغان در شهر و ولايت‌های كشور با چالش‌های فراوان خانوادگی و رسم و رواج‌های ناپسند اجتماعی دچار هستند.

Back to top button