امیدواری در هیاهوی روزگار؛

ایجاد شغل توسط بانوان

گزارش: زولفا بهنیا
«من وضعیت را به نفع خود تغییر می‌دهم.» راحله عسکری، بانوی شجاعی که توانسته است در شرایط کنونی شغلی را ایجاد کند و وضعیت نابه‌سامانی که سر راه زنان وجود دارد، را به نفع خود تغییر دهد.
بیش از نه ماه از تسلط طالبان بر افغانستان می‌گذرد. در این مدت طالبان محدودیت‌های زیادی بر زنان در افغانستان وضع کرده‌اند. از آن جمله، زنانی شاغل (ایجادکننده شغل)، که در جاهای مختلفی چون: ادارات، سیاست، ارگان‌های دولتی، رسانه‌ها، تجارت و… از وظیفه‌شان سبک دوش شدند. زنانی که در مدت بیست سال توانستند سیر سعودی در بخش‌های مختلف کاری،‌ تحصیلی و شغلی داشته باشند. به سمت انقراض نزولی در حرکت اند. اکثریت زنان پس از گذشت نه ماه امیدی بر فعالیت دوباره و حضور در صحنه را از دست داده اند.
اما در این میان هنوز زنانی هستند که دست از تلاش برنداشته و محدودیت‌های یکی پس از دیگری طالبان، نتوانسته است آن‌ها را متوقف کند.
«در میان این همه ناامیدی، می‌خواهم امیدی باشم برای تمام زنانی که فکر می‌کنند دنیا به آخر رسیده است.» راحله عسکری بنیان‌گذار و رییس صنایع دستی راحل، دختر خانم جوانی که شرایط سخت‌گیرانه حکومت طالبان او را از فعالیت‌هایش باز نداشته است. او مدتی است که صنایع دستی راحل را ایجاد کرده و به تازگی موفق به گرفتن جواز و عضویت در اتاق‌های تجارت افغانستان شده است.
این در حالی است، که پس از تصرف افغانستان به دست طالبان، اکثریت زنان شاغل و تجار به دلیل محدودیت‌های وضع‌شده از سوی طالبان، شغل‌شان را رها کرده و به خارج از کشور پناهنده شده اند.
محبوبه احمدی، بانوی پرتلاشی که توانسته است از سرمایه شخصی‌اش فروشگاهی را ایجاد کند که سهمی در پیشبرد تجارت افغانستان داشته و هم‌چنین از این طریق نان‌آور فامیل و مصارف فیس دانشگاهش را بپردازد. او در پهلوی کار، محصل اقتصاد دانشگاه کاتب بود. او می‌خواست بعد از ختم تحصیلاتش در رشته اقتصاد، پلان‌هایی را در عرصه گسترش فروشگاهش و همین طور سهمی در پیشرفت اقتصاد میهنش راه‌اندازی کند. او در این رابطه چنین می‌گوید: «بعد از ایجاد فروشگاه با بسیاری از بازرگانان و تجارت‌پیشه‌ها آشنا شدم، که می‌خواستم فروشگاه خود را وسیع کرده و از این طریق وارد بازار کار شوم و سهم خوبی در سکتورهای اقتصادی داشته باشم.» اما پس از ورود طالبان به کابل و رکود اقتصاد مردم، دیگر هیچ کسی دروازه فروشگاه خانم احمدی را باز نمی‌کند تا جنسی بخرد. او می‌گوید: «اقتصاد مردم زیر صفر است و پول نان خشک را ندارند. چه برسد به این که آن‌ها بیایند و لباسی بخرند.» با این حال، شرایط بد اقتصادی دامن‌گیر فامیل بانو احمدی نیز می‌شود و او را مجبور می‌کند تا فروشگاهش را با قیمت ناچیزی بفروشد. او می‌گوید: «من نمی‌توانستم، ببینم وضعیت خانواده‌ام هر روز رو به فقر می‌رود و نمی‌توانم کاری کنم، این خیلی برایم سنگین تمام می‌شد.» او دیارش را ترک می‌کند و راهی دنیای دیگری می‌شود، تا هم‌چنان آرزوهایش را دنبال کند. او در آخر اضافه می‌کند که برمی‌گردد با دست‌آورد تا دوباره وطنش را بسازد.

اما در این میان راحله عسکری با وجود تنگ‌دستی و موانع موجودی که نه تنها از طرف طالبان، بلکه از طرف مردم سنتی افغانستان نیز دست او را قید کرده بود؛ ولی او با همت بلندش توانست مرزها را بشکند و راه‌گشای خود و چند زن دیگر باشد. او در این مورد چنین می‌گوید: «من خواستم پل ارتباطی برای زنان و دنیای بیرون آن‌ها باشم که فعلا خانه‌نشین شدند.»
هدف او از ایجاد شغل، نه تنها کمک برای خودش، بلکه برای زنانی است که در حکومت پیشین نان‌آور فامیل‌شان بوده‌اند و اکنون به خاطر شرایط بد اقتصادی، نان برای خوردن ندارند. خانم عسکری می‌گوید: «در شرایطی که همه راه‌های مالی برای خانم‌ها قطع شد و اکثریت شغل‌شان را از دست دادند، خواستم با ایجاد صنایع دستی راحل اندک کمکی برای زنان کنم.» او توانسته است چندین زن را در بخش‌های خیاطی و دست‌دوزی وارد کار کند، تا باشد آن‌ها از طریق خیاطی و دست‌دوزی هم کمک مالی برای خود و هم‌چنان صنایع دستی راحل را با بافت لباس‌های افغانی‌ای که فرهنگ زیبای مردم افغانستان است، رونق دهند.
بانو عسکری، انگیزه ایجاد کارش را چنین روایت می‌کند: «حتا یک روز، یک ماه یا ده سال در شرایط فعلی در افغانستان زنده‌گی کنم، از تک تک لحظات استفاده خواهم کرد، هیچ‌گاه نخواهم گفت که وضعیت خراب است و کار نکنم.» او با این که زمان بر خلاف خواست همه زنان در افغانستان حرکت می‌کند چنین اضافه می‌کند: «من وضعیت را به نفع خود تغییر می‌دهم.»
خواست او از حکومت طالبان این است که محدودیت‌ها را از سر راه زنان برداشته و به زنان اجازه کار و تحصیل دهند. از مردم افغانستان نیز می‌خواهد تا در قسمت ترویج فرهنگ افغانی تلاش کنند و بیشتر از لباس‌های افغانی، ساخت وطن خود استفاده کنند. تا در عرصه چرخه اقتصاد کشورشان سهمی را ایفا کرده باشند.
خواستم در مورد وضعیت فعلی اتاق‌های تجارت برای زنان و وضعیت تجارت زنان را، پس از حکومت طالبان بپرسم؛ ولی رییس اتاق‌های تجارت با تماس‌های مکرر حاضر به پاسخ‌گویی نشدند.
این در حالی است که زنان از بیست سال بدین‌سو، با حرفه‌های مختلفی چون صنایع دستی، قالین‌بافی، ورزش، تجارت، فروشندگی، کار در ارگان‌های مختلف دولتی سهم مهمی را در ارتقای اقتصاد افغانستان داشته اند. مخصوصا صنایع دستی که بخش ارزنده‌ اقتصاد افغانستان را شکل داده که اکثریت توسط زنان صورت می‌گیرد.

Back to top button