هر روز محدودیتهای بیشتری بر زنان وضعمیشود!
نویسنده: معصومه نواندیش
گروه طالبان، با تفکر افراطی و زنستیزانه شان هر روز در تلاش وضع محدودیتهای سنگینتر بر زندگی زنان و تنگ ساختن دایره شرایط تنفس بر زنان اند. این گروه خونآشام و متحجر، پس از سقوط جمهوریت، زنان را از رفتن به کار، درس و دانشگاه بازداشتند و آزادی آنها را محدود ساخته اند.
طالبان، در حالی محدودیتهای شدیدی بر زنان وضع مینمایدکه زنان نیم از پیکر جامعه هستند و حق برابر با مردان دارد. اما حقوق شان، از سوی طالبان نادیده گرفته میشود. ذهنیت این گروه بدتر از عصر بدویت و جهالت قبل از اسلام است و جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی مدافع حقوق زنان سکوت عجیب و شرمآوری را در برابر اینها اختیار نموده اند.
ترقی، توسعه و پیشرفت هر جامعه مبتنی بر آزادی، عدالت، برابری و احترام بر حقوق بشر و حفظ کرامت انسانی است و زنان افغانستان تاکید بر حقوق انسانی خود دارد. هرچند از رسمیت بهشناخته نشدن این گروه از سوی جامعه جهانی خوشبین هستیم، اما کار، آموزش، آزادی و برابری حق ما است. ما بهخاطر حقوق اساسی خویش خاموش نخواهیم ماند و برای تحقق آن مبارزه میکنیم. ایستادگی در برابر بیعدالتی، ظلم و ستم طالبانی اساسیترین هدف مبارزه ما است و تا پای جان به خواستههای مان استوار خواهیم بود.
زنان افغانستان به هیچ عنوان این گروه وحشی را بهعنوان دولت افغانستان نمیپذیرند و از فعالیت های زن ستیزانه، دهشتافگنانه و جاهلانه این گروه ناراضی خواهند بود. همه میدانیم این گروه با ذهنیت های قبیلوی همواره سعی نموده اند تا اعمال نادرست شان را با روایت های افراطی بهدین پیوند بزنند و وحشیگری هایشان را شریعت تعریف نموده و آنرا به شکل ظالمانه بالای زنان تطبیق نموده اند در حالیکه دین اسلام به کرامت انسانی و حفظ حقوق زنان تاکید کرده است. تمام ادیان و مذاهب جهان اعم از زمینی و آسمانی، زنان را محترم شمرده و حقوق و امتیاز شان را بهبهترین نحوه ممکن اجرا نموده اند. در شرایط کنونی زنان افغانستان قربانی تحجرگرایی دینی شده و حقوق و امتیازات شان از دست رفته است.
عده ای از زنان شجاع با شعار ( کار، نان، آزادی) بارها صدای عدالتخواهانه شان را بلند نموده اند، اما از طرف این گروه با تهدید، شکنجه و سرکوب مواجه گردیده اند با آنهم سعی و تلاش ادامه داشته و هیچ وقتی خاموش نخواهد شد. ضربالمثل عامیانه و معروف است که ” هرکسی چشماش پت بود، خواب نیست”. زنان با آنکه کمتر میتوانند صدای اعتراض شان را بلند کنند و این بدان معنی نیست که از افراطیت کنونی راضی باشند.
جنبش (کار، نان، آزادی) در واقع موج خودجوش زنان شجاع کشور است که از دیدگاه من نمونه ای از آگاهی، بیداری و ایستادهگی در برابر ظلم، ستم و تبعیض جنیستی که از دیر زمانی در رگ و ریشه جامعه افغانی تنیده شده است و امروز هم توسط اعمال سلطه و خشونت بر زنان به وسیله گروه تروریستی طالبان مجاز شمرده می شود و آن را برچسپ شریعت اسلامی میزنند.
زنان افغان به حد اعلای از درک و خود آگاهی رسیده اند که با جهل، بدویت و توحش رو در رو بایستند و از حقوق انسانی خویش آگاهانه دفاع نمایند. همواره گروه های زن ستیز و عقبگرا با دستاویز قرار دادن دین، مذهب و شریعت تلاش نموده اند تا محرومیت، ظلم و ستم را نسبت به زنان جامعه روا دارند. اکنون گروه وحشی طالبان باید بدانند که زنان امروز زنان دیروز نیستند که بعنوان عناصر مطیع از خواسته های مشروع و نامشروع مردان اطاعت کنند. زنان افغان با حضور گسترده و معنیدار بر ضد جهل و نابرابری اجتماعی توانسته اند تا زبان مشترک را خلق کرده و برای شکستاندن سقف ظلم و استبداد تلاش های مداوم را انجام دهند. مبارزات نفسگیر زنان شجاع افغان مایه فخر و دلگرمی تمامی زنان مورد ستم و نابرابری در هرگوشه ای از جهان خواهد شد و اعلام حمایت مجامع بین المللی از این مبارزات مصداق به گفته های ماست.
سر دادن فریاد عدالتخواهی زنان افغان، نشانگر درد بزرگی است که در جامعه ما وجود دارد. شکستن این بغض باید دیوار بلند استبداد و مطلقگرایی را فروریزد اما عدم تحرک و انجماد مردان آزادی خواه و دلیر افغانستان به مادران، زنان و دختران شان احترام میگذارند، تعجب برانگیز است. هرچند چگونگی شکنجه بیدارگران و افراد آگاه توسط متحجران زمان قابل درک است اما از دیدگاه من سکوت مرگبار و ننگین ما در این شرایط را بیشتر از پیش خواهد ساخت و نسل امروز و فردای ما تاوان این سکوت را بهشکل بدتری تجربه خواهند کرد.