پوشش یا زندان سیار برای زنان
برقع؛
وضع محدودیت و تحمیل برقع، زنان را زندانی و منزوی میسازد. اینگونه رویکرد، اهانتی بر شان انسانی زناست. گرچه این کار حکومت طالبان، بههمان میزانیکه زنان را تحقیر میکند، بهگوناگونی و زیبایی فرهنگی کشور و هویت اقوام هم آسیب میرساند که فعلن چوکات سرمقاله پنجره گنجایش طرح و بسط آن را ندارد.
در فرهنگ و باور مردم ما، هم در میدان گفتار و نوشتار و هم در میدان عمل، بهمقام زن، بهمثابه مادر یا همسر، احترام و جایگاه بسیار بلندی قایل است. همه میدانند و مینویسند دادمیزنند که زن، مادر است. مادر، نخستین آموزگار فرزندان بشر است. زن، عنصر اول خانوادهاست. مادر، با یکدست گهواره، بادست دیگر جهان را میجنباند. بهشت زیر پای مادر است و بسیار تعابر فرازمند دیگر. ولی، چرا این عنصر اول و مهم و قوی و تاثیرگذار جامعه و خانواده و این معلم اول اولاد بشر و اینکسی که با یک دست زانگو و با دست دیگر جهان را میجنباند، با صد تحقیر و تخفیف در چوکات خانه زندانی شود و یا اگر هم از خانه برآمد، باید در زیر زندان سیار راه رود و کسی دیگری باید از این معلم اول اولاد بشر و عضو مهم و اول خانواه و اینکسی که با یکدست گهواره و با دست دیگر جهان را میجنباند، نظارت کند.
باورها بر ایناست که باوجود تفاوت زمانی و تغییر شرایط زندگی نسبت بهدوران اول حاکمیت طالبان، بازهم، طالبان، تغییر نکرده و نمیتواند گشایش فکری و انعطاف رفتاری را که ضرورت زماناست، برتابد. حکومت طالبان، هرازگاهی، بر زنان محدودیت جدیدی وضعمیکند. وضع محدودیت بر پوشش و تحصیلات بانوان، میرساند که طالبان، بهزنان حقوق مساوی با مردان قایل نبود و با دید و فرهنگ مردسالارانه، در بسیاری از عرصههای حیات اجتماعی، زنان را منزوی ساخته که بهاینصورت، با انزوای نیمی از پیکر جامعه، بهروند پیشرفت و شکوفایی جامعه صدمه میزند.
وضع محدودیت بر پوشش و حضور در اجتماع، موجب محدودیت مشارکت آنان در فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي ميشود.
حق انتخاب لباس و حق آموزش و تحصیل، از حقوق طبیعی و فطری انسانی محسوبمیشود و هیچ ارتباطی با زنانگی و مردانگی ندارد. بدون آزادی در تصمیمگیری و مشارکت زنان، توسعه پايدار در خانواده و جامعه تحقق پيدا نميکند. آزادی و مشارکت فعال زنان باعث توسعه پايدار کشور ميشود.
در سالهای اخیر، فرصتی فراهم شده بود، تا زنان، شانه به شانه مردان، برای بهبود زندگی و داشتن رفاه بیشتر برای خود و فرزندانشان، پای در عرصه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی گذارد. زنانی هم توانستند که نقش مدیریتی موفقی را در ادارات و اجتماع بازیکند. زنان و دخترانی بوده که هم محصل و شاغل بوده و هم فرزندانش را تربیت کردهاست.
زنان آزاد و تحصیلکرده می تواند، نقش مثبت در جامعه ایفا نماید. ولی، با همه اهمیتیکه نقش زنان در زندگی خانواده و اجتماع دارد، باز هم در جوامعی با بافت و باور مردسالار، نقش و مسوولیتی برای زنان قایل نیستند. در چنین شرایط و جوامعی، حتا زنان تحصیلکرده هم کمتر میتوانند در جامعه نقشی داشته باشند.
بهتر است، حکومت طالبان، در راستای تامین آزادی و گشایش درهای مکاتب و دانشگاهها به روی دختران وطن و فراهمسازی زمینه برابر کاری در تمام عرصههای حیات اجتماعی برای زنان، از خود شان وسیعنگری و تساهلی که ضروت زندگی امروزی است، نشاندهد.
پوشش، بیشتر از آنکه بار حقوقی داشتهباشد، بار فرهنگی و اخلاقی دارد. بهتراست، حکومت طالبان، تواند، در جهت تحمل اندیشههای سیاسی و گوناگونی فرهنگی مردم از خود شان وسعتنظر و تساهل نشاندهد.