جامعه جهانی وضع فلاکت‌بار زنان افغانستان را تماشا می‌کند!

آتش‌سوزی آرزوهای زنان؛

نویسنده: معصومه نواندیش

در طول بیست سال حضور جامعه جهانی در افغانستان، بابرپایی نظام جمهوریت، در کنار ترویج و رشد دیگر ارزش‌های انسانی و مردم‌سالارانه، وضع زندگی و جایگاه اجتماعی زنان به‌مثابه یکی از فکتورها و شاخص‌های جامعه مدرن و دموکراتیک، به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بهبود یافته بود. در طول دودهه عمر نظام جمهوریت در افغانستان، قوانین زیادی در جهت تضمین و تقویه حقوق و جایگاه زنان در تمام عرصه‌های زندگی به‌تصویب رسیده بود. تصویب و اعمال قوانین و طرزالعمل‌های که حقوق زنان باشد، می‌تواند، به مرور زمان به رویه و عرف اجتماعی و حتا خانوادگی تبدیل شود؛ که سرانجام، حتا زنان در عرصه‌ خانواده نیز جایگاه بایسته‌ خود را می‌یابد.

از منظر تقویه و تضمین حقوق زنان در عرصه‌های حیات اجتماعی، افغانستان، در میان اکثریت مطلق کشورهای اسلامی، در جایگاه بلندی ایستاد شده بود. در تمامی اصول قوانین اساسی و دیگر قوانین نافذه کشور، فراتر از آن که برابری حقوق زن و مرد لحاظ شده است، در جای جای از قوانین یک امتیاز مثبت و تسهیل‌کننده برای مشارکت و حضور بهتر زنان، نیز در نظر گرفته شده بود؛ که می‌توان از جمله به ترکیب و اختصاص‌دهی حداقل %25 کرسی‌های پارلمان، امتیاز مثبت قایل‌شدن در بعضی از رشته‌های تحصیلی و همچنان امتیاز پنج درصد(%5) در آزمون‌های بست‌های مربوط به خدمات ملکی افغانستان ویا امتیاز قایل‌شدن در بخش‌های افسری صفوف نیروها و نهادهای دفاعی و امنیتی کشور اشاره نمود.

حضور بانوان افغانستان، در عرصه‌های رسانه‌‌داری و جامعه مدنی نیز به‌طور چشم‌گیری رو به رشد و توسعه بود. زنان، کم کم در عرصه سیاست، اقتصاد و تصمیم‌گیری‌های کشور دخالت و نقش بیشتری پیدا می‌کرد که متاسفانه سقوط نظام دموکراتیک که در واقع یک محصول و ارزش مشترک افغانستان و جامعه جهانی بود، به یکباره مثل لایه‌های از یخی که در تفت یک فصل تموز آتشبار آب شود، آب شده و می‌گدازد و بخار و نیست می‌شود.

بدبختی و سیاه‌روی برای تمام جامعه بشری این است که این فاجعه عمیق و هولناک انسانی را در افغانستان می‌بیند و به جز از ابراز تاسف، هیچ حمایتی کارسازی نمی‌کند. جامعه جهانی باید داند که تا هنوز در تمام جهان، برابری جنسیتی یک مساله مهم و قابل مکث می‌باشد و برابری مرد و زن تاهنوز برای بشر به عنوان یک ارزش و بهانه انسانی برای مبارزه مدنی مطرح می‌باشد، در افغانستان به‌طور فجیعانه به آتش می‌نشیند و جهان، سوختن زنان افغانستان با تمام حقوق و آزادی‌های شان را به تماشا ایستاده است؛ و این یک لکه ننگی بر جبین تاریخ بشریت می‌باشد که روا می‌دارد، تا زن افغان یکبار دیگر، به تاریکی‌‌خانه‌های متعفن زندانی شده و به مثل حیوانات به دست و پای شان زنجیر اسارت و مالکیت بسته شود.

جهان باید داند که ذایقه این ننگ همیشه در خاطره تاریخ انسان‌ها تلخی خواهد کرد. ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو ناتو که در واقع نوآوران، گسترش‌دهندگان و حامیان اساسی دموکراسی، آزادی، مطبوعات آزاد، بازسازی و مشارکت سیاسی زنان در تمام عرصه‌های زندگی اجتماعی بود، می‌توانستند با مسوولیت‌پذیری در قبال ساخته‌ها و دست‌آوردهای سنگین دودهه اخیر افغانستان، از خودشان درایت وکارایی لازم را به‌نمایش می‌گذاشت، تا با تغییرات سیاسی درجهت صلح و همپذیری و نیز مشارکت‌دادن وسیع طالبان درقدرت هم، این ارزش‌ها ضایع و صفر نمی‌شد.

جامعه جهانی می‌توانست، درجهت حفظ و دوام ارزش‌های مردم‌سالارانه و مدنی دوران جمهوریت، از دو طرف درگیر قضیه افغانستان، ضمانت‌های سنگین و عبورناپذیری می‌طلبید، تا با هیچ تغییری و در هیچ شرایطی، افغانستان و ارزش‌های جهان شمول آن به کام نیستی و مرگ سقوط نمی‌کرد.

سقوط ارزش‌های مردم‌سالارانه دودهه اخیر افغانستان، نشان‌دهنده بی‌تفاوتی شرم‌سارانه جامعه جهانی در قبال این ارزش‌ها که در واقع دست‌آوردهای خودشان است، می‌باشد.

نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button