حذف دختران از امتحان سرتاسری کانکور
چالشهای کانکور؛
گزارش: زولفا بهنیا
«همان قدر که امتحان کانکور نزدیک شده، به همان اندازه ناامید شدم.» ناامیدی از حذف دختران در امتحان سرتاسری کانکور، در بین بانوان مشوق این امتحان، رخنه کرده است، و رحیمه را وا داشته تا کتابها و چپترهای کـانکورش را مدتی در طاقچهای تنها بگذارد تا لذت خاک را نیز تجربه کند. از کتابها، چپترها و نیز ورقهای طولانی از معادلات ریاضی، فزیک و کیمیا که طولش به چندین سانتیمتر میرسد، فهمیده میشود که او پیش از این چنان از آنها استفاده کرده، که هر ورق داد از کافی بودن را سر میدهند، چنان که رحیمه نیز میگوید: «از بس خواندم هر ورق پیش چشمم حک شده.»
اما به یک بارهگی واهمهای از حذف دختران در پروسه کانکور او را بیش از همه چیز ناامید میکند. او میگوید: «اگر امتحان ما را نگیرد پس چرا درس بخوانیم؟! تنها من نه، بلکه تمام همصنفیهایم بیانگیزه شده و نمیآیند.» او و همصنفیهایش دلیل این همه ناامیدیشان را بسته بودن دروازههای مکاتب دخترانه عنوان میکنند و در این رابطه نیز چنین اضافه میکند: «خب اگر دروازههای مکاتب را باز نکنند، شاگردان صنف دوازده چطور میتوانند وارد پروسه کانکور شوند؟»
سوال بیجواب، که پاسخش را آنها نیز نمیدانند و همه در پی یافتن و معادلات مغلق چگونگی اخذ کانکور، اصل معادلات ریاضیکی امتحانشان را در وضعیت مجهول گم کردهاند.
طبق پالیسی وزارت معارف افغانستان، بعد از فراغت دانشآموزان از دوره متعلمی، آنها منحیث متعلمان فارغ شده از طرف مکاتبشان در پروسه امتحان کانکور نامنویسی میشوند، که بعد از سپری کردن آن، متعلمان نظر به علاقه و اخذ نمره تعیین شده، در رشتههای دلخواهشان جذب دانشگاههای دولتی و خصوصی میشوند.
رحیمه نیز میخواهد در رشته دلخواهش که روانشناسی است در دانشگاه کابل تحصیل کند. اما اوضاع فعلی او را سخت نگران و بیانگیزه کرده، چنانکه میگوید: «پیش از این در امتحانات آزمایشی نمراتم خوب بود. ولی فعلا نصف همان نمره را هم گرفته نمیتوانم.» او تنها از پایین آمدن نمره خود متاثر نیست، بلکه همصنفیهایش که پیش از این بهترین نمرات آزمایشی را میگرفت؛ ولی اکنون بیانگیزگی نمرات همه را سقوط داده است.
با این حال، حکومت طالبان ماه اسد سال جاری را آغاز اخذ امتحان کانکور اعلام کرده است؛ اما تاریخ اخذ آن دقیق معلوم نیست. با این اعلام در حالی که از بازگشایی مکاتب دخترانه خبری نیست، دختران داوطلب کانکور را متردد ساخته است.
سارا ایزدیار داوطلب دیگری کانکور است. او منتظر ماندن اخذ امتحانش او را هر روز بیقرارتر میکند. او شجاعتر از این است که واهمهای حذف دختران از کانکور او را بیانگیزه کند او در این مورد چنین میگوید: «با انگیزه بالا به درس خواندن خود شروع کردم بدون این کـه اوضاع کشور را مد نظر بگیرم؛ چون یگانه راه بیرون رفت از این نابهسامانی درس خواندن است. هدفدار بودن به انسان قدرت ایستادگی و مبارزه با مشکلات را میدهد.» او همچنان به دنبال هدفش است و درس میخواند و مقوله که به او انگیزه میدهد، چنین تکرار میکند: «پرواز به باور است، نه به بال» اما با این حال او نیز از ترک و یا بیانگیزه شدن همصنفیهایش خبر میدهد، که تعداد زیادی از شاگردان کورس آموزشی رؤفی در حال کاهش است و کسی انگیزه برای ادامه درس با چنین شرایطی را ندارد. او از امارت اسلامی میخواهد تا هر چه زودتر دروازههای مکاتب را به روی دختران باز کند و در قسمت معارف و تحصیلات توجه زیادتر نماید.
این در حالی است که پیش از این، امتحان کانکور برای داوطلبان از اهمیت خاصی برخودار بود، چنان که یک متعلم آمادهگی کانکور، با هدف تعیین شدهای که داشت کاری دیگری جز درس خواندن نمیکرد. چنان که سالونهای مطالعه کتابخانهها در منطقه دشت برچی کابل پر از متعلمان بود که آمادگی کـانکور داشتند. اما اکنون به گفته مسوولین این کتابخانهها، سالونهای مطالعه خالی و یا به تعداد اندک متعلمان برای درس خواندن میآیند.
داکتر علی حسین الهام، استاد آمادگی کانکور در غرب کابل است. او مدت هفت سال مصروف تدریس آمادگی کـانکور میباشد. او وضعیت پیش آمده را تاسفبار میداند و در این مورد چنین میگوید: «وضعیت سیاسی حاکم در کشور باعث شده تا تعداد زیادی از جوانان مخصوصا طبقه اناث از درس خواندن و تلاش دستبردار شوند.» و از کاهش دانشآموزان چنین آماری سرسامآوری ارایه میدهد: «ما دو نوع صنف آمادگی کانکور داریم، آمادگی ویژه و آمادگی عمومی، در آمادگی عمومی ما هر سال چهار صنف تشکیل میدادیم که در هر صنف به تعداد ۱۵۰۰ الی ۱۲۰۰ شاگرد بود و همچنان در صنف آمادگی ویژه نیز به تعداد ۱۵۰۰ شاگرد داشتیم، ولی اکنون تمامی شاگردان آمادگی کانکور بیش از ۳۰۰ الی ۲۵۰ نفر میرسد، آن هم هر روز در حال کاهش است.» او دلیل چنین کاهش را بیانگیزگی دانشآموزان نسبت به درس خواندن و آینده تحصیلیشان عنوان میکند و میگوید: «شاگردان نسبت به سالهای گذشته در کنار هفتاد درصدی کاهش فزیکی، کاهش انگیزه دارد.» چنان که او و تمام استادان آمادگی کانکور برای انگیزه دادن به دانشآموزان ده دقیقه اول ساعت درسی یک ساعته را اختصاص به انگیزهدهی برای شاگردان نمودهاند.
استاد الهام دلیل بیانگیزهگی شاگردان دختر را بسته بودن مکتبهای دخترانه میداند، چنان که اگر دروازههای مکتب باز نشود بیباوری به اخذ کانکور در بین آنها همچنان باقی میماند.
با کاهش دانشآموزان دختر و پسر برای آمادگی کانکور، تعداد آموزشگاههایی که پیش از این در عرصه آمادگی نقش مهمی داشت، نیز بسته و یا رو به زوال استند. چنان که در غرب کابل بیش از پانزده کورس آمادگی کانکور وجود داشت؛ ولی در حال حاضر به تعداد سه کورس (کاج، هدف و کوثر دانش) باقی مانده و کورسهای دیگری چون( دانش سرای کانکور، موعود دانایی، رهنمای علوم، ولیعصر، ویرا، ممتاز، ظهور، راه دانشگاه) بسته و یا در حال بسته شدن استند.
این در حالی است که کورسهای غرب کابل، پیش از این نیز به دلیل حملات انتحاری پی هم که علیه آمورشگاهها صورت میگرفت، متاثر بود؛ ولی استاد الهام عامل بسته شدن این آموزشگاهها را حملات انتحاری نمیداند. چنان که بعد از هر انتحاری تعداد شاگردان در این کورسها چنین کاهش سرسامآور نداشت. او دلیل اصلی این کاهش را وضعیت سیاسی حاکم و محدودیتهای سر راه تحصیل بر جامعه میداند.
با وجود این هم استاد الهام میگوید: «دلیل این که هنوز شاگردان آمادگی در صنفها حضور پیدا میکنند، این است که آنها تحت هیچ شرایطی تسلیم نمیشوند و زندهگی ساده را نمیپذیرد، چون آنها وضعیت حاکم را موقتی میداند.» او هنوز امید و آینده درخشان افغانستان را در صورت تک تک از شاگردان باقی ماندهاش میبیند، این باعث میشود تا او برای انگیزهدهی شاگردانش مستحکمتر و با انرژیتر از پیش قدم بردارد.