چالشهای خبرنگاران زن؛ از نا امیدی و بیکاری تا دیار غربت
گزارشگر: شمیمه احدی
حضور خبرنگاران زن در رسانههای افغانستان کاهش یافته است. طبق آمار سازمان خبرنگاران بدون مرز و انجمن خبرنگاران آزاد افغانستان ۲۳۱ رسانه تعطیل و از ۲۴۹۰ زن همکار رسانهای اکنون ۴۱۰ زن به ادامه کار خود مشغول هستند، یعنی ۹۵ درصد خبرنگاران زن وظایفشان را از دست داده اند.
وزارت امر به معروف طالبان برای رسانهها نشر درامهها و برنامههای تمثیلی که تمثیلکنندهی آن زن باشد، ممنوع کرده است. همچنان رعایت حجاب اسلامی خبرنگاران زن در رسانههای تصویری، نشر فلمها، موسیقی و سریالهای خارجی نیز منع شده است.
همزمان با حکومت طالبان، وضع قوانین سختگیرانه از سوی آنان کار در رسانهها را برای زنان دشوار ساخته و اجازه رفتن سر کار را از آنان گرفته است.
طبق گزارشهای نشر شده در رسانهها شماری خبرنگاران در هنگام پوشش رویداد های خبری از سوی طالبان لتوکوب و کمرههای شان شکستانده شده است.
شماری از خبرنگاران زن در افغانستان از شرایط بد امنیتی و وضع محدودیتها از سوی طالبان شکایت دارند.
معجوبه خیری، عکاس و منشی انجمن زنان ژورنالیست افغان که اکنون خانهنشین است میگوید،” من شغل خبرنگاری را با بسیار مشکلات بدست آوردم، مدت شش سال کار کردم و حال خانه نشین شدم که اصلا فکر اش را نمیکردم. خبرنگاری کار آسان نیست اما اینکه حالا نظاره گر استم جز تحمل چاره ای در خود نمیبینم.”
او میافزاید که وی چهار سال با انجمن زنان ژورنالیست افغان کار کرده و آخرين ماموریت اش با کمیسیون مستقل انتخابات به حیث عکاس و فلمبردار بوده است. از زمانی به قدرت رسیدن طالبان خانه نیشین شده است و از ترس طالبان او را هیچ نهاد به کار قبول نمیکند.
آمنه کوهستانی گزارشگر بخش سیاسی آژانس پاسبانان، میگوید،” بعد از سقوط حکومت قبل دروازه رسانه ما به روی تمام کارمندان اش بسته شد. متاسفانه من و شوهر ام در خانه نان آور فامیل ده نفری بودیم، هر دو خبرنگار و فعلا بیکار هستیم. در این مدتی که رژیم طالبان قدرت را به دست گرفتند، بیشتر رسانه های دیداری و شنیداری با گذشت هر روز ورشکست شدند و بیشترین آسیب و صدمه روحی و روانی، اقتصادی و جانی را متحمل شدهاند.
او میگوید که وی فعلا بیکار و به دنبال کار است. مشکلات اقتصادی و در حالت روحی بدی قرار دارد. او تاکید میکند که آزادی ذهنی در یک جامعه زمانی به بار میآید که نویسنده گانش بنویسند.
بهاره همراز یکی از خانم های فعال رسانه ای در ولایت تخار است و میگوید،” بعد ازاینکه نظام جمهوریت سقوط کرد اکثریت خانم های خبرنگار کار شان را ازدست دادهاند که من هم شامل آن میباشم. مدت ۴ سال دریکی از رسانههای صوتی کار کردم و بعد از سقوط افغانستان متاسفانه کارم را ازدست دادم، خیلی ناراحت کننده وسخت است. آرزو من این بود اولا از طریق خبرنگاری مصدر خدمت به مردم باشم وثانیا به نحوی مصرف خود وفامیل را بکشم اما این یک آرزو باقی ماند. هروز که درخانه استم و بیکارخیلی رنج میبرم، اشک میریزم که چرا این چنین شد.”
او با یاس و نا امیدی به روزنامه پنجره میافزاید که فضای امروزی فضای زن ستیزی است. زنان افغانستان دوباره به عقب برگشت. این خیلی متاثر کننده است. به نظر من همان طور که به یک خبرنگار مرد نیاز است همین طور به یک خبرنگار زن هم نیاز است اما متاسفانه آزادی بیان در افغانستان با محدودیتهای جدی مواجه است که ادامه آن چالش بزرگ فراراه خبرنگاران به ویژه بانوان خبرنگار است و خواهد بود.
او به عنوان یک خبرنگار که شغل اش را ازدست داده است از مقامات طالبان میخواهد که اجازه بدهند تا کار کنند و این حق شان را از آنان نگیرند. همچنان از حقوق بشر و جامعه جهانی نیز درخواست دارد تا به مشکلات تمام زنان خبرنگاران جدآ رسیده گی شود.
خدیجه امین، داستان خبرنگاری که طعم تلخ مهاجرت را چشیده است. میگوید،” نمیدانستم روزی میرسد که با یک پیراهن بر تن مجبور به فرار میشوم. من همیشه میگویم فرار کردم. چون میدانستم طالبان آزادی زنان را سلب میکند. وقتی وطن را ترک کردم هیچ نمیفهمیدم؟ کجا هستم؟ چی شده؟ کاملا در شاک بودم. خیلی سخت است که به یکباره گی همه آرزو های ما برباد شد.”
خانم آمین می افزاید خبرنگار شدن و روی صحنه کار کردن در جامعه افغانی کار خیلی ساده نیست. با انواع مخالفت ها در جامعه روبرو شدم. اما چون دوست داشتم خبرنگار باشم مبارزه کردم. بسیاری گپ ها را نا شنیده گرفتم. وقتی صبح از خانه میبرامدم امید دوباره برگشتن را نداشتم .
دلارام نیکزاد خانم خبرنگار دیگری که طالبان را متهم میکند به اینکه آنان کار خبری را برای زنان خیلی محدود کرده و جواب خبرنگاران زن را نمی دهند. به کانفرانسهای خبری نیز زنان را اجازه نمیدهند یعنی عملا کار خبری برای زنان ممنوع شده( بجز چند رسانه مطرح).
رخسار خیری تجربه از دست دادن شغل خبرنگاری اش را اینطور بیان میدارد و میگوید،” پس از سقوط کابل نه تنها من بلکه خیلی از کسانی که خبرنگاری خوانده بودند و خبرنگار بودند، نه تنها کارشان را از دست دادند بلکه تمام دستآوردها و پیشرفتهای شان را نیز از دست دادند. کار خبرنگاری اگرچه در زمان جمهوریت آسان نبود اما برای خبرنگاران عشق بود. پس از روی کار آمدن طالبان ما کار و هویت ما را از دست دادیم. این سختترین درد زندگی ام بود. خانهنشین شدن برای کسانی که برای پیشرفت زنان تلاش میکردند بدتر از مرگ است. برای من سخت تر از همه این بود که زنان قسمی به حاشیه کشیده شدند که تصور و توصیف اش سخت است. این روزها قابل تحمل نیست چون امید خیلی اندک است و محدودیتها هر روز بيشتر میشود. دیگر کار مسلکی در رسانه به یک رویا میماند.”
خانم خبرنگار می افزاید که اگر در یک رسانه کار پیدا کنیم باز هم خیلی دشوار و ناممکن است، چون رسانهها آزادی یک درصدی هم ندارند و همه از پالیسی طالبان پیروی میکنند یا به شدت سانسور میشوند. پس از سقوط کابل مدغم شدن زنان خبرنگار در جامعه خیلی دشوار است. در روزهای نخست سقوط کابل به علت ترس از طالبان خبرنگاران به شدت افسرده شده بودند و حالا هم آثارش در وجود و زندگی شان نمایان است.
او تاکید میکند و می گوید که متاسفانه جامعه ی جهانی زنان افغان و به خصوص زنان خبرنگار را فراموش کرده است زنانی که نه مصوونیت جانی دارند نه هم مصوونیت شغلی. خیلی از خبرنگاران در کابل گیر مانده اند و نمی دانند چه کار کنند . خواست خبرنگاران از جامعه ی جهانی اینست که به تعهدات شان در مورد خبرنگاران پابند باشند و نگذارند کار خبرنگاری به گونه ی کلی از بین برود. خبرنگاران مرد به هر نحوی میتوانند کار کنند اما خبرنگاران زن در خانه ها حبس هستند و این بزرگترین شکنجه به روح و روان شان است.
مروه کوهستانی کارمند رادیو رابعه بلخی در مزار شریف، به روزنامه پنجره میگوید،” به دلیل شرایط ناگوار و تقاضای فامیل نتوانستم که به کار خبرنگاری ام ادامه بدهم. واقعا خیلی جای تاسف است. اگر مصونیت جانی میداشتم شاید میتوانستم به وظیفه ادامه بدهم.”
نجیب الله نصیر، استاد دانشگاه و رییس انجمن رادیوهای آزاد افغانستان در مورد حضور زنان خبرنگار و کارکرد های رادیو های افغانستان اظهار نظر کرده میگوید،” انجمن رادیوهای آزاد افغانستان با شرکت ۱۳ رادیو آزاد و غیر وابسته که در سال 2006 تأسیس شده است هدف اساسی انجمن حمایت از رادیو های آزاد و غیر وابسته البته حمایت های مادی و معنوی است که بخاطر انسجام و هماهنگی و ارتقای ظرفیت رادیو ها در عرصه های نشرات تخنیک و اقتصاد کار میکند.”
آقای نصیر همچنان میافزاید قبل از تغییر نظام ۸۳ شبکه رادیو عضویت این انجمن را داشت و در ۳۴ ولایت افغانستان فعالیت میکرد. تلاش این بود که برای نهادینه شدن قانون در جامعه و تحقق دموکراسی و آزادی بیان کار صورت بگیرد.
آقای نصیر در مورد حضور خبرنگاران زن در رادیو ها میگوید،” قبل از آمدن طالبان دختران خبرنگار در عرصه های تهیه برنامه ها، خبرنگاری، گویندگی و بخشهای مختلف حضور پر رنگ داشتند اما اکنون شمار زیادی آنها بیکار و خانهنشین شدهاند. با تغییر نظام وضعیت مالی رسانهها رکود کرده و شماری رادیو ها نمی توانند معاش تهیه کند. جای تاسف است که تا امارات اسلامی در مورد کار زنان خبرنگار فیصله نکند زنان نمی توانند در رسانه ها کار کند. مردم باید در هر مقطع زمانی در دفاع از کرامت انسانی افراد جامعه و خبرنگاران مبارزه کنند. ”
او میگوید آزادی بیان حق بشر و یکی از ارگان های دموکراسی است. موانع در برابر آزادی بیان در یک کشور عدم روحیه حقیقتگرایی و تعصب پنداشته میشود. امیدوارم مقامات امارات و مسولان نهاد های رسانهیی راهکاری دریابند تا دختران خبرنگار اجازه کار را داشته باشند.
این در حالی است که پس از حکومت طالبان شمار زیادی از خبرنگاران زن در افغانستان وظایف شان را از دست داده و در نگرانی عمیق به سر میبرند.