تکرار حادثه‌ غم‌انگیز دیگر در غرب کابل؛ آه میلاد! قلب مادر و پدر را شکستاندی

گزارش: زولفا بهنیا
يک روز پس از حادثه، کوچه ليسه عبدالرحيم شهيد مثل هميشه پر جمع و جوش است؛ اما اين بار اين کوچه حال و هواي ديگري دارد، به جاي دانش‌آموزان و صداي‌شان که سال‌ها است طنين‌انداز اين کوچه است، نغمه‌هاي خوف‌ناک، چگونگي اتفاق حادثه را روايت مي‌کند. کسي از دوستش مي‌گويد، کسي از ماجراي خون و تکه‌هاي بدن دانش‌آموزان و کسي هم از اين‌که چگونه از اتفاق نجات يافته است.

«الااا ميلاد، قلب مه و پدر خوده شکستاندي» اين ناله‌هاي مادري است که فرزند هجده‌ساله‌اش را در حادثه تروريستي ليسه عبدالرحيم شهيد از دست داده است. مادري که حتي توان گريه کردن هم برايش نمانده. با صدايي خفناک و با زاري از پسرش مي‌گويد، که چگونه صبح روز حادثه، مکتب رفت. از اين‌که هر صبح خودش ميلاد را براي نماز و رفتن به مکتب از خواب بيدار مي‌کرد، ولي آن صبح خودش بيدار مي‌شود و مکتب مي‌رود. مادرش در حسرت اين‌که اي کاش آخرين صبح زندگي‌اش را نيز از خواب بيدار مي‌کرد، تا  براي آخرين بار صورت پسرش را مي‌ديد «کور شووم، روي ميلاد خوده نديدم» ميلاد صنف دوازده مکتب بود و قصد داشت تا اين روزها آماده‌گي‌ کانکورش را آغاز کند. آن روز مي‌خواست آخرين کتاب آماده‌گي‌اش را بگيرد، اما ديگر نه از آن کتاب خبري است و نه از آرزويي، همه را زير خاک کردند. چوکي او در صنف آماده‌گي کانکور خالي است و هم‌چنين در دانشگاه که روزي آرزويش را داشت. او بزرگ‌ترين پسر اين خانواده و تکيه‌گاه  پدر معيوبش بود. که حالا اين پدر بزرگ‌ترين تکيه‌گاهش را از دست داده و ديگر توان ايستادن ندارد، چيزي نمي‌گويد. اما در حسرت پسرش از شب تا صبح ناله مي‌کند و مي‌گويد: « قلبم شکست.» مادرش از اين‌که ميلاد فرزند بزرگش بود، مي‌گويد: «خوش بودم که پسرم بزرگ شده، از اين بعد تکيه‌گاه پدر معيوبش است، دو چشمم طرفش بود.» اما اين حادثه به چشم مادرش خار مي‌زند و پسرش را با بدن تکه تکه تحويل‌اش مي‌دهند.

 

اين در حالي است که  اين حادثه مادران و پدران زيادي را در سوگ فرزندان‌شان نشاندند، تا حال آمار دقيق از اين حادثه مشخص نشده، ولي طبق آماري که خالد زدران، سخنگوي طالبان و غلام‌حيدر حسيني آمر مکتب عبدالرحيم شهيد ارايه داده‌اند، شش تا هفت نفر کشته و يازده زخمي به جاي گذاشته است. آماري که از طرف شاهدان عيني اين حادثه شديدا تکذيب مي‌شود. نوريه معلم اين ليسه و شاهد عيني، ضمن اين‌که اين حادثه را بسيار دلخراش و دور از انسانيت مي‌داند، مي‌گويد: «هر صنف حدود 60 تا 65 دانش‌آموز دارد، چطور ممکن است که پنج يا شش نفر شهيد شده باشند، تعداد شهيد و زخمي‌ها بيش از آمار گفته‌شده از سوي طالبان، است.» هم‌چنان به رسانه تاکيد مي‌کند که جهت آمار دقيق به شفاخانه‌هاي محمدعلي جناح، اميري و اميرجنسي مراجعه کنند. در حالي‌که حکومت طالبان به رسانه‌ها اجازه پوشش کامل و دقيق اين حادثه را نداده بودند، چنان‌که خبرنگاران تلويزيون راه فردا و يکي از خبرنگاران (رضا شهير) را به دليل پوشش حادثه دستگير و نزديک به دو نيم ساعت در بند نگه داشتند  که تلفن و کمره فلم‌برداري‌اش را نيز با خود بردند.

آمر ليسه عبدالرحيم شهيد، غلام‌حيدر حسيني، لقب (شهر صيام ليسه عبدالرحيم شهيد) را به اين حادثه داده است و در مورد حادثه نيز چنين مي‌گويد: اين حادثه کار دشمن علم، روشنايي و معارف افغانستان است. چون از اين ليسه همه‌ساله در امتحان کانکور اول، دوم و سوم‌نمره مي‌شوند. اين مکتب خار چشم براي دشمن است. هم‌چنان اين ليسه بعد از سقوط دولت پيشين، هيچ نوع تدابير امنيتي از سوي حکومت فعلي، امارت اسلامي گرفته نمي‌شد. تدابيري که خود آمر و پرسونل اين ليسه مد نظر گرفته بودند. رخصت شدن وقفه‌اي دانش‌آموزان از مکتب بود. طوري‌که اول صنف دوازه ساعت 9:30 بعد صنف يازده و به همين ترتيب صنف ده و نه را رخصت مي‌کردند. تدابيري که از سوي آمر اين ليسه باعث ناکامي دشمن تدبير مي‌شود و مي‌گويد: «به اي دليل ناکام است که ما در اين مکتب شش هزار شاگرد داريم و اين‌ها دو جاي بمب جابه‌جا کرده بودند، اگر همه شاگردان يک جاي رخصت مي‌شدند يک يا دو هزار شاگرد را به قتل مي‌رساندند.» آمر اين ليسه در مورد روز حادثه نيز مي‌گويد که با حادثه 24 متر فاصله داشته و زماني که حادثه رخ مي‌دهد، خود را به محل حادثه مي‌رساند و به زخمي‌ها کمک مي‌کند تا تلف نشوند. به گفته آمر اين ليسه بعد از وقوع حادثه آمبولانس خود را به زودترين فرصت به محل حادثه مي‌رساند و زخمي‌ها را انتقال مي‌دهد. در آخر مي‌افزايد که «مکتب ما، دانش ما، صنف ما، سنگر ما است. ما سنگر خوده ايلا نمي‌کنيم.» و از امارت اسلامي مي‌خواهد تا تدابير امنيتي اين ليسه را بگيرد و کمره‌هاي امنيتي چهار طرف مکتب نصب شود.

از طرفي به گفته‌ آمر و دانش‌آموزان اين ليسه، مکتب‌شان در دوره جمهوريت چندين بار تهديد شده بود. به همين دليل تدابير امنيتي‌شان از طرف دولت پيشين گرفته شده بود. ولي فکر نمي‌کردند که در دوره امارت ديگر تهديدي متوجه اين مکتب باشد و از طرف امارت هيچ تدابيري امنيتي براي حفاظت از اين ليسه هم مد نظر گرفته نشده بود. جواد احمدي دانش‌آموز اين ليسه مي‌گويد براي ما هيچ تدابير امنيتي نسنجيده بودند. فقط يک تلاشي ساده‌ از طرف ملاظم مکتب مي‌شديم. او که در روز حادثه اتفاقي جان به سلامت برده بود با حادثه خيلي کم فاصله داشت. ولي راهش را کج مي‌کند و طرف کتاب‌خانه مي‌رود. اما او از دو نفر که آن روز در داخل مکتب ديده بود شاکي است و مي‌گويد: «همي که داخل کتاب‌خانه شدم دو نفر مشکوک ديدم که هيچ شباهت با شاگرد نداشت، نه از لحاظ چهره و نه از لحاظ لباس و از دروازه شمالي بيرون شدند، که بعد يک دقيقه صداي انفجار شنيدم.»

و اما آن طرف مکتب، کوچه‌ي تنگي که در روز حادثه ميزبان خون دانش‌آموزان جوان بود. اما امروز ميزبان دوستان و هم‌صنفيان کشته‌شده روز حادثه که همه‌شان سخت شاکي استند و هنوز باورشان نمي‌شود، اين‌جا خون و قطعه‌هاي بدن هم‌صنفيان‌شان ريخته است. در حالي‌که اشک در چشمان همه‌شان حلقه زده و با بغض به يک‌ديگر مي‌گويند «بياييد برويم.» مثل اين‌که تاب ديدن ندارند. در اين ميان جواد که دو هم‌صنفي‌اش (عبدالحميد، علي سجاد) را از دست داده با اين‌که دلش خيلي پر است و اشک چشمش را هر لحظه‌اي تر مي‌کند، مي‌گويد: «در چندين حادثه مشابه که رخ داده، هدف دشمن فقط از بين بردن جوانان در عرصه دانش است، آن‌ها مي‌خواهند جوانان از آموزش دست بکشند.» او که اين حادثه و حادثه‌هاي ديگر هميشه او را به دلهره مي‌انداخت. هر بار با خودش مي‌گفت که دفعه بعد تو استي. «اين بار خو نجات پيدا کردم. ولي اگر  هميشه در دلت اين باشد که دفعه بعد تويي، با چه انگيزه‌اي دوباره آغاز کنم!» او از اين‌که هر بار در حادثه‌ها خواستي از حکومت و دولت کرده بود، و هيچ يک از خواسته‌شان پذيرفته نشده بود، خسته است و با لبخند تلخي مي‌گويد: «خواسته در دل هر کس زياد است. مثل کار، تحصيل، تعليم ولي چرا بگويم! گفتنش چه فايده! وقتي عملي نشود. از کساني که اراده و توان کاري را دارند، ولي نمي‌کنند. ديگر هيچ چيزي نمي‌خواهم.»

اين در حالي است که حادثه اين ليسه با واکنش‌هاي تند جامعه بين‌المللي به همراه است.
ند پرايس، سخنگوي وزارت خارجه امريکا گفت: «ايالات متحده به همراه جامعه بين‌المللي انزجار خود را از حملات شنيع عليه مرکز آموزشي ممتاز و مکتب عبدالرحيم شهيد اعلام مي‌کند و هم‌چنين خواهان مجازات عاملان اين حمله شد. سخنگوي وزارت خارجه امريکا افزود: «همه‌ کودکان افغانستان مستحق ادامه تحصيل در محيطي امن و به دور از خشونت هستند».

سازمان عفو بين‌الملل گفته است، اين حملات ميزان خشونتي را که مردم در زنده‌گي روزمره خود با آن مواجه استند، نشان مي‌دهد. هم‌چنان افزود طالبان به عنوان مقامات کنوني در محافظت از غيرنظاميان، به ويژه افراد متعلق به گروه‌هاي قومي و اقليت‌هاي مذهبي، در برابر تهديد ناکام هستند.

عفو بين‌الملل هم‌چنين برخورد خشونت‌آميز طالبان با مردم و ممانعت از پوشش کامل آن از سوي رسانه‌ها را محکوم کرده و نوشته است که بايد به خبرنگاران افغان اجازه داده شود تا بدون ترس از برخورد، کار خود را انجام دهد»

توماس وست، نماينده ويژه امريکا در امور افغانستان در توييتي نوشته است: «ايالات متحده حملات هولناک و بزدلانه امروز بر دانش‌آموزان در کابل را به شديدترين الفاظ محکوم مي‌کند، هيچ کس نبايد در حين تحصيل نگران امنيت خود باشد».

توماس نيکلسون، نماينده ويژه اتحاديه اروپا براي افغانستان نيز گفته است، کساني که عامل اين حملات شنيع هستند، بايد پاسخگو باشند.

هم‌چنين آنتونيوگوترش، دبير کل سازمان ملل تاکيد کرده که حملات عليه غيرنظاميان «بر اساس قوانين بين‌المللي بشردوستانه ممنوع است.»

Back to top button