هنر زبانی و متن خبر

­نویسنده: مژگان ژاله/ استاد دانشگاه
رسانه به عنوان يکي از پايه‌هاي سياست کشورها در تعيين سرنوشت ملت‌ها سهم دارد، زيرا بعد از ترويج وسايل ارتباطي آسان‌ و ارزان در جهان، قدرت کنترولِ افکار عامه در دست بازيگران سياست قرار گرفته است.

اين مورد بيشتر ربط مستقيم به موضوع اصلي ندارد ولي مي‌توان اين را اذعان کرد که خبر معمولاً در موارد سياسي با کنايه و يا گاه چند پهلو سخن مي‌زند، هر چند اين سخن از نگاه چيستي و مفهوم خبر کمي به تامل نياز دارد ولي از آن به هيچ‌وجه انکار نمي‌توان کرد، چون خبرنگاري يک رشته افتخار آفرين و پاسدار ارزش‌هايي است که بر نقش شهروندان در مشارکت سياسي و اجتماعي تاکيد مي‌کند، در تحولات و پيشرفت‌هاي اجتماعي نقش مهمي دارد و به گفته احمد توکلي خبرنگاري در ميان رشته‌هاي علوم ارتباطات در کاکل آن مي‌درخشد.

هرچند موضوع خبر تنها سياست نيست و خبر رساني قبل از آن‌که يک شغل باشد يک تعهد و رسالت است. با در نظرداشت توازن در خبر، همه وجوه زنده‌گي بر اساس معيارهاي خبري در نظر گرفته مي‌شود. در هر حالت هيچ سرويس خبري خالي از خلاقيت هنري و آرايه‌هاي ادبي نيست. روشن است که خبرنگاري داراي سه اصل توازن/بي‌طرفي، انصاف/عينيت و دقت است و خبر به عنوان سنگ‌پايه خبرنگاري داراي معيار و ارزش‌هايي هست مثل تازه‌گي، مجاورت، دربرگيري، فراواني تعداد و مقدار، شگفتي، تضاد و کشمکش؛ عناصر خبري که سوالات اساسي در يک خبر هست و شامل سه چ و سه ک است که هر کدام در جايش به صلابت کار خبرنگاري مي‌افزايد. از سوي ديگر خبرنگار براي اداي رسالت خويش به زبان نياز دارد زباني فاخر، رسا، صريح و گوينده توانمند. با در نظرگرفتن اصل‌ها و معيارها براي رساندن خبر، لازم است اصل خلاقيت را هم نظر دور نسازيم زيرا بيشتر اوقات گيرنده‌گان رسانه‌ها از يک‌نواختي دلسرد مي‌شوند پس بهترين گزينه براي جلبِ توجه‌شان تنوع و خلاقيت است. اما خلاقيت يک مفهوم کلي است هنوز کسي نتوانسته تعريف جامع و مانع از آن ارايه دهد. شايد مجموعه‌اي از ويژه‌گي‌هايي است که منشأ ذهني دارند. برداشت از خلاقيت عبارت از اين است که فرد فکري نو و متفاوت ارايه دهد.  خلاقيت در بعد زباني خبرنگاري و رسانه‌ها بيشتر قابل ديد است اما به گونه غيرمحسوس!

اگر اين خلاقيت غيرمحسوس زباني را محسوس بسازيم چنين مي‌توان گفت که خلاقيت در اين بعد توسط آرايه‌ها يا صنعت‌هاي ادبي صورت مي‌گيرد. تا حدود زيادي کاربرد اين آرايه‌ها از سوي رسانه‌ها و خبرنگاران عمدي نيست که بخواهند از جملات ادبي به طور آگاهانه استفاده کنند بلکه بيشتر تکراري و عادي شده است. اما اين تمام دليل استفاده آرايه‌ها نيست در نخست بشناسيم آرايه‌ها چيست و کدام‌هاست؟

آرايه‌ها يا صنعت‌هاي ادبي به کاربردن فنوني هست که رعايت آن‌ها بر جلوها و جنبه‌هاي زيبايي سخن مي‌افزايد و شامل آرايه‌هاي لفظي و معنوي مي‌گردد. مانند: سجع، جناس، هم‌آوايي و عکس و تبديل؛ اما ارايه‌هاي معنوي در کل شامل تضاد، تناسب، پارادوکس، تشبيه، استعاره، مجاز  و کنايه هست. آگاهان مي‌دانند که نسبت به سايرِ آن‌ها، چهار آرايه اخير و انواع‌شان بيشترين کاربرد را دارند، اما حضور اين آرايه‌ها در خبر جاي سوال است، زيرا نظر به ويژه‌گي‌ها و شناختي که از اين آرايه‌ها مطرح است با هم در تضاد قرار خواهند گرفت مثلاً استعاره واژه را در معناي غير‌حقيقي به کار مي‌برد و يا کنايه بر اساس رابطه لازم و ملزوم استوار است مجاز هم عين شکل با معناي حقيقي کلمات فاصله دارد. از اين نگاه خبر بايد صريح و واضح باشد. در چند نمونه محدود‌ از گزارش‌هاي خبر طلوع  چنين مي‌خوانيم:

– اين تصوير از روز دوشنبه در رسانه‌هاي اجتماعي دست به دست مي‌شود.  (17حوت1400)

– اصابت آوان بر يک خانه مسکوني در سال 2021 جان چهارتن از اعضاي آن را گرفت.  (17حوت1400)

– موسسه اقتصاد و صلح جهاني در گزارش تازه‌اش مي‌گويد… . (17 حوت 1400)

– بخش‌هاي مرکزي و شمال افغانستان مهد قالين بافي شناخته مي‌شود… . ( 15حوت1400)

– با توجه به شرايط اقتصادي کشور آنچه بيشتر اهميت دارد به حرکت در آوردن چرخه اقتصادي است… . (15حوت1400)

در نمونه‌هاي فوق موردي که براي ما در رسانيدن معنا مشکلي ايجاد کند وجود ندارد، هرچند که بخش‌هاي خط گرفته شده در خود يکي از آرايه‌هاي ادبي را دارند. اما چرا؟

بهتر است به چرايي حضور واژه‌هاي سره و آرايه‌هاي ادبي چنين بپردازيم:

  1. چون خبر خشک و بي‌روح است ذهن مخاطبان همواره براي شنيدن خبر، خواهان تنوع در گفتار هستند رسانه هم در اين بخش نسبت به ساير موارد مي‌تواند روي زبان تمرکز داشته باشد، اما نه در حدي که مخاطب نتواند معنا و پيام خبر را به دست بيارد، زيرا يکي از صفات خبر جامع بودن آن است در حالي که مبالغه -يکي از آرايه‌هاي ادبي- آن را از معيار خارج مي‌کند يا شايد دروغ‌پراگني ايجاد کند که به همين دليل به اصل‌هاي دقت و انصاف بايد متوسل شد تا در صورت خارج شدن از معيار جامع بودن خبر اصلاح گردد.
  2. خوبي استفاده جملات اديبانه جامع اين است که در کم‌ترين زمان بيشترين معنا را انتقال مي‌دهد. نمونه خوب آن ضرب‌المثل‌ها است که گاه بر شگفتي موضوع خبر يا گفتمان‌ها مي‌افزايد.
  3. براي جذاب شدن سرخط خبر و ليد خبر تمام محتوا در چند کلمه جمع مي‌شود. از اين‌که در بيشتر وقت‌ها خبرنگاران کوشش مي‌کنند جمله‌هاي سياست‌مداران را عيناً اقتباس کنند به اين مساله متوجه مي‌شويم که جمله اقتباس شده مملو از گفتار کنايه آلود و موموز است، به همين دليل ممکن براي گزارش‌شان به ساير آگاهان رجوع کنند تا ابهام‌زدايي صورت گيرد.
  4. براي متوجه شدن خواننده‌ها، تا بهتر بتوانند به وجوه پنهان مساله پي ببرند.
  5. گاه در بخش گفتمان‌هاي سياسي خبر از پاردوکس‌ها و کنايه و مجاز استفاده مي‌شود. مجاز به علاقه کل و جز چنان فراوان به کار مي‌رود که ديگر مفهوم مجاز پنداشتن آن ترديد به ميان مي‌آورد. به نمونه بالا اگر دقت کنيم در مي‌يابيم که موسسه اقتصادي و صلح جهاني شخص نيست که سخن بزند نام يک نهاد است اما نظر به علاقه کل و جز که کل ذکره شده منظور جز است يعني شخصي که نماينده‌گي همان نهاد را به عهده دارد. نام موسسه به جاي نام شخص به کار رفته است. از اين که مخاطب مي‌داند و درک مي‌کند کاربرد آن ساده هست و در انتقال معنا مشکلي ايجاد نمي‌کند.
  6. از جانبي کاربرد آرايه‌ها به جنبه خلاقيت مي‌افزايد و براي مخاطب شورانگيز و هيجان‌آور است، نه هيجاني که فرياد بزند، بلکه بگويد چه جمله محکمي! که در اين مورد محتوا را نمي‌توان فراموش کرد.

پس در کل استفاده از آرايه‌ها به طور مناسب و درخور مي‌تواند به خبرنگار و رسانه نقطه قوت تلقي شود، اما در صورتي که هدف لفاظي باشد مي‌تواند دشمني بار آورده  يا لطمه‌اي بر پيکر رسانه وارد گردد. از اين که هر روز جهان ارتباطات وسيع‌تر مي‌شود ممکن برخي از آرايه‌ها در برخي ترکيب‌ها مفهوم آرايه بودن را از دست بدهند- که يک تعداد اين گونه هست- و به حيث يکي از معناها در فرهنگ لغات محسوب شوند.

Back to top button