باورهای تبعیضآلود جنسیتی و چالشهای تعلیمی دختران!
نویسنده: معصومه نواندیش
طی سالهای گذشته، در کنار حکومت افغانستان نهادهای مختلفی با مصرف پولهای هنگفت در بخش تعلیم دختران فعالیت نموده اند، اما هنوز هم موانع بیشماری در برابر تعلیم این قشر قرار دارد. به اساس آمار دفتر حمايت اطفال سازمان ملل(يونيسف)، در حال حاضر، سه ملیون کودک افغان از حق تعلیم محروم اند که 65 درصد آنها را دختران تشکیل میدهند.
بر اساس آمارهای بدست امده، تبعیض خانوادهها میان دختران و پسران، نبود امنیت، ازدواجهای زودهنگام، عرفهای ناپسند، نبود مکاتب دخترانه در ولسوالیهای دوردست، نبود یا کمبود معلمان زن در مکاتب و نیز مشکلات اجتماعی و فرهنگی، از موانع عمدۀ محرومیت دختران از حق تعلیم میباشد. همچنین آمار هاي وزارت معارف كشور نشان میدهد که 15 درصد از دخترانیکه شامل مکاتب میشوند نیز بنابر عوامل مختلف قادر به ختم دورۀ مکتب نمیشوند.
این در حالی است که آگاهان امور و فعالین مدنی و اجتماعی میگویند در سال های گذشته نبود امنیت، موجودیت فساد در پروژهها و عدم هماهنگی میان نهادهای فعال در بخش معارف سبب شده است تا کمکهای مالی به طور درست به مصرف نرسد و مشکلات همچنان باقی بماند. آنها با ابراز نگرانی از وضعیت تعلیم دختران به این باور هستند در کنار نهادهای حکومتی و بینالمللی نیاز است تا والدین نیز در زمینۀ برداشتن موانع تعلیمی دختران اقداماتی انجام دهند. این فعالین همچنان ضمن انتقاد از عملکرد نهادهای مسوول میگویند که نیاز است به منظور ریشهکن ساختن موانع تعلیم دختران، فعالیت نهادها نیز نسبت به گذشته هماهنگتر و منسجمتر شود.
نگرش تعبیضامیز علیه دختران که به آنها اهمیت داده نمیشود ویااجازه رفتن به مکتب را ندارند سبب میشود که تنها اغلب در خانه بمانند و باعث این میشود که فرصتی زیادی آنها پیش از تکمیل سنازدواج نمایند ویا اینکه اگر مکتب هم بروند در همین سال های هجده عمر ازدواج میکنن که این خود مانع بزرگ برای رفتن به مکتب میشود, و ناگزیر میشود مکتب را ترک نمایند اما بسیاری از فامیل های هم است که با داشتن هزاران مشکل بزرگ که به سر راه شان است برای آموزش دختران خود مبارزه میکنند که این خود نیاز است تا حمایت شوند, بعضی از فامیل های در سراسر کشور وجود دارد که برای یافتن مکتب بخاطر دختران شان در کوشش اند وبعد از آنکه در نقاط دورتر مکتب را میایند دختران شان مجبور اند سفر کنند و این فامیل ها حتا پدران شان در بیرون از افغانستان کار میکنن تا هزینه تحصیل دختران خود را پیدا نمایند قانون درافغانستان بیان میکند که تعلیم و تربیه تا صنف نهم اجباری است زمانی که اطفال به سن ۱۴ میرسد در حالیکه واقعیت این است که کودکان دسترسی به آموزش تا این سطح را ندارند, ویا گاهی به هیچ سطحی از آموزش دسترسی ندارند موانع اداری وفساد سبب ایجاد موانع بیشتر به سر راه خانواده های آواره و فقیر شده است هرچند تعلیم تربیه رایگان است اما با آن هم فرستادن کودک به مکتب هزینه میخواهد و خانواده های فقیر به همین سادگی نمیتوانند فرزندان شان را به مکتب بفرستند.
یا براساس محدویت مالی آموزش پسر خود را ترجیح میدهند حدودی زیادی کودکان کار میکنند تا خانواده های خود را از فقر نجات دهند و بسیاری از دختران بجای تحصیل بافنده گی گلدوزی گدایی ویا زباله را جمع آوری میکنند.
عدم دسترسی یک بانو در جامعه پیامدهای نامناسب برای جامعه در پی خواهد داشت یعنی نقش یک مادر باسواد در خانواد از یک مادر بی سواد متفاوت تر است.
در کنار امنیت و فقر، دید تبعیضآمیز خانوادهها نسبت به دختران و پسران بزرگترین چالش در برابر تعلیم دختران در کشور میباشد. نهادهای مدافع حقوق اطفال با ابراز نگرانی از گسترده بودن این مشکل میگویند که نیاز است در راستای آگاهیدهی به چنین خانوادهها کارهای بیشتری صورت گیرد.
خود دختر خانمها و حتا شماری از بانوان فعال مدنی هم فکر میکنند که در افغانستان به دختر به دید جنس دوم دیده میشود، در اینجا نیاز است تا یک کسی بجنگد و قوی باشد و در آینده بازوی پدر و مادر گردد. بنابراین، از دختران چنین توقعی نظر به وضعیت جسمانی شان ندارند. به همین دلیل، توجه بیشتر به پسر میشود تا دختر.
با این حال، فعالین مدنی از حکومت میخواهند زمینۀ آموزش کودکان به ویژه دختران را فراهم کند و محدودیتها در برابر آموزش آنها را از میان بردارد. آنها همچنین از مردم و والدین انتظار دارند برای رشد سطح سواد در جامعه با حکومت همصدا شوند و به کودکان شان به ویژه دختران اجازه دهند از حق تعلیم و تربیه در کشور بهرهمند شوند.