پاکستان و روسیه و میدان بیصاحب افغانستان!
نمایندگاه ویژه پاکستان و روسیه اخیراً در مسکو گرد هم آمده و در باره افغانستان و چگونگی تعامل جهان با گروه طالبان رایزنی کردهاند. ضمیر کابلوف نماینده ویژه روسیه و محمد صادق خان نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان، تلاش کردهاند که زمینه تعامل جهان را با گروه طالبان افزایش دهند و ظاهراً مستمسک آنها نیز وضعیت بد اقتصادی مردم افغانستان است که زیر خط فقر زندگی دارند و با گذشت هر روز وضعیت شان نیز بدتر میشود.
نویسنده: طارق قاسمی
این که پاکستان و روسیه و برخی کشورهای دیگر چقدر در موضوع افغانستان صادق هستند، مسالهای است که خود یک بررسی و تحقیق کامل و جامعه را میطلبد و در این مقالت کوتاه نخواهد گنجید، اما ذکر این نکته برای شناخت مواضع کشورهای منطقه و جهان در خصوص افغانستان و آینده این کشور نیاز مبرم است: دست کم همه میدانیم که ملت افغانستان برای مثلث روسیه، چین و پاکستان اصولاً مطرح نیست.
مساله حقوق بشر، موضوع زنان، گذشتن از فقر، آزادیهای مدنی مردم افغانستان، تضمین عدالت اجتماعی و حفاظت از قشرهای آسیبپذیر جامعه از گفتمانهایی است که نه برای روسیه جذابیت دارد و نه برای چین؛ زیرا این دو کشور خود درگیر نقض فاحش حقوق بشر، تجاوز به کشورهای مستقل و تهدید ملتها به تجاوزگری و خشونت هستند. همین اکنون روسیه درگیر تجاوز به اوکراین است و چین نیز هر روز تایوان را تهدید به تجاوز نظامی میکند.
پاکستان نیز در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان و مردم سالاری، هرچند به پیمانه دو ضلع دیگر این مثلث کارنامه سیاه ندارد، اما سناریوهای آن برای افغانستان همیشه روی دستنشاندگی و وابسته بودن افغانستان به اسلامآباد استوار بوده است.
این نکته نیز باید روشن گردد که تعریف و تفسیر این سه کشور از «حکومت فراگیر» نیز با آنچه مثلا امریکا و شرکایش بر آن تاکید دارند، هم تفاوت ماهوی دارد و هم کیفی.
اکنون با توجه به این توضیح و روشنی ذهنی که در قبال سه کشور پیشرو داریم، پرسشی که مطرح میشود، این است که روسیه و پاکستان از تاکید بر تعامل بیشتر جهان با طالبان در پی چیستند؛ زیرا اکنون به روشنی میدانیم که این دو کشور روی هرچه در قبال افغانستان فکر کنند، روی نجات مردم از وضعیت وحشتناکی در آن گرفتار شدهاند فکر نمیکند.
به نظر میرسد برای یافتن پاسخ برای این پرسش باید رابطه داعش با مسکو و رابطه اسلامآباد را با دهلی نو مرور کوتاهی داشته باشیم. شکی نیست که روسیه نگران قدرتگیری داعش است و حمله بر سفارت این کشور در کابل نیز زنگ خطر را برای مسکو به صدا در آورده که خطر در بیخ گوشش است و باید تقلایی بکند. در جهت مبارزه با داعش و خطری که آسیای میانه را تهدید میکند، روسیه حساب ویژهای روی طالبان باز کرده است و از همین رهگذر است که بر تعامل بیشتر با حاکمیت این گروه از سوی جهان تاکید میکند- به رسمیت شناختن.
از جانب دیگر، پاکستان با سقوط دولت جمهوری و استقرار مجدد طالبان در کابل، از تشویش هر روزه نقش هند در افغانستان راحت شده و یکسالی میشود که نفس به راحتی میکشد؛ زیرا طالبان نیروی نیابتی این کشور است و هیچ اقدامی در جهت خلاف منافع پاکستان انجام نمیدهد.
بنا بر این، پاکستان اکنون در تلاش است که حاکمیت طالبان را حفظ کند تا مانع نفوذ دوباره هند در همسایگی غربی و شمالی خود شود. پاکستان تلاش دارد چند چهره از سیاسیون پیشین را نیز در ساختار کنونی طالبان شامل بسازد تا به اصطلاح دولت فراگیر تشکیل شود. این موضوع از آنجا برجسته میشود که در اوایل سقوط کابل به دست طالبان، خبرهایی منتشر شد مبنی بر دیدار رییس آی اس آی با برخی رهبران سیاسی در ایتالیا.
اما با توجه به گیر ماندگی پاکستان در زیر آوار مشکلات ناشی از ورشکستگی اقتصادی، تنش فزاینده میان امریکا و چین، معضل طالبان پاکستانی و رادیکالیزه شدن مناطق قبایلی این کشور از یک جهت؛ و درگیری و از نفس افتادگی روسیه در جبهه اوکراین از جانب دیگر، این دو کشور در مسیر رسیدن به اهداف خود در افغانستان توان خواهند داشت؛ موضوعی است که گذشت زمان به آن پاسخ خواهد داد.