
محوطههای انسانیت
نویسنده: فروزان حنان
بايد بدانيم انسان کيست و چرا انسانيت پديده مهم زندهگي است؟
در روابط انسانها چه فردي، چه خانوادهگي، چه دوستي، چه اجتماعي و… باشد، بايد قاعدههاي اصلي انسانيت در نظر گرفته شود.
نبايد حريمهاي خصوصي شکسته شود، اگر حريمها بشکند، نه انسان باقي ميماند و نه انسانيت!
وقتي کسي وجود ندارد براي ما انسان بودن و انسانيت را آموزش دهد، خودمان بايد از مکتب انسانيت کتابهاي متنوع و مستفيد را مطالعه کنيم تا با ويژهگيهاي هر انسان آشنا شويم.
اگر بخواهيم انسانيت را براي خود و ديگران پيشکش نماييم، بايد يک سلسله قواعد را مراعات کنيم.
انسان را بشناسيم، تهدابگذار پايههاي اساسي انسانيت باشيم، شخصيتهاي متفاوت را با افکار مختلفشان بپذيريم.
وقتي ما درس اخلاق و انسانيت را آموختيم، ديگر قاضي و قضاوتکننده مردم نميشويم.
ديگر دخالت بيمورد در زندهگي ديگران نميکنيم، تجسس را کنار ميگذاريم.
وقتي ما درس اخلاق و انسانيت را آموختيم، بيثباتي شخصيتي را در وجود خويش محو ميکنيم.
در محوطه انسانيت مهرباني نبايد به وظيفه تبديل شود.
تعاون و همکاري نبايد به توقع و چشمداشت تبديل شود.
صميميت نبايد به وقاحت تبديل شود.
احترام نبايد به غرور و ناديده گرفتن مبدل گردد.
انسانيت نبايد فداي بيپروايي شود.
شجاعت نبايد با جسارت اشتباه گرفته شود.
مودب بودن نبايد با عاجزي اشتباه گرفته شود.
صراحت نبايد که به فضاحت کشيده شود.
ادب و اخلاق روابط بايد که رعايت شود.
حرمتها بايد نگه داشته شود.
مرزها و محدوديتها بايد شناخته شود.
دايرههاي گفتاري، رفتاري و کرداري بايد که دانسته شود.
در محوطه و قوانين زندهگي، انسانيت و اخلاق بايد معيار برتري شمرده شود، روزگار بر محور انسانيت و صداقت در چرخش باشد.