نابینایی ۵ عضو یک خانواده، روایت رنج زندگی


در گوشه‌ی شهر نیلی، مرکز ولایت دایکندی، از یک خانواده شش نفری، پنج تن آنان نابینا اند و تنها خانم این خانواده بینا است. این خانواده که از روستای دورافتاده ولسوالی میرامور دایکندی به شهر نیلی پناه آورده، می‌گویند که با هزاران رنج روانی و اقتصادی زندگی می‌کنند.

ناصر، پدر خانواده، از ابتدا نابینا به‌دنیا آمده‌است. او می‌گوید، با تداوی در خارج از کشور هم نتیجه‌ای نگرفته‌است. طیبه، همسر ناصر، جور و بینا است. ولی، همه فرزندان طیبه و ناصر، نابینا اند. اکنون‌ تنها طیبه در میان خانواده شش نفری اش بینا است. او تمام مسوولیت خانواده و زندگی، از نظافت شوهر و فرزندانش گرفته تا مخارج خانواده‌اش را به دوش می‌کشد.
این خانواده که به دلیل ناداری از ولسوالی میرامور به مرکز این ولایت آواره شده است، نان برای خوردن و مکانی برای زندگی ندارد. به گفته طیبه، پیش از این، شماری از افراد خیر و نهادهای بشردوستانه به نحوی آنان را کمک مالی می‌کردند؛ ولی، در ماه‌های اخیر، این کمک ها قطع شده و اکنون آنان بیشتر از همیشه زمین‌گیرشده و ناداری و گرسنگی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

ناصر که پدر دو دختر و دو پسر نابینا است، آه‌می‌کشد و می‌گوید، هیچ امید برای زنده‌ماندن ندارد. ناصر می‌گوید، به‌مرگش راضی است ولی تا‌هنوز خداوند زنده نگه‌داشته‌است. آنان می‌گویند که مردم قریه شان و حتا اقوام‌شان از آنان روگردان شده‌است.
طیبه که خودش نیز چندین سال می‌شود مریض است، می‌گوید که تا حالا با لباس‌شویی در خانه‌ها، توانسته است تا شوهر و فرزندانش را زنده‌نگه دارد. او می‌افزاید که اکثر مردم امسال به دلیل خشکسالی و بیکاری فقیر شده و از این جهت مردم توان کمک به افراد نیازمند را ندارد.
ناصر، می‌گوید که پس از آمدن طالبان کمک‌های نهادهای خیریه نیز قطع شده و چهار ماه است که هیچ کسی به آنان مساعدت نکرده است.
با این هم، طیبه از نهادهای کمک کننده و افراد خیر، می‎‌خواهد که به او جهت جلوگیری از مرگ اعضای خانوده اش، کمک کنند.

نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button