بامیان، زوال جذابترین مکان توریستی « شهر بودا» دیگر مهماندار نیست
گزارشگر: زولفا بهنیا
شهر بودا دیگر مهماندار نیست. شهر غلغله، دیگر جوشی ندارد. نبض شهریکه با فضای جانبخش و آبهای نیلگونش شهرتدارد، از تپش ماندهاست. شهریکه آبوهوای گوار و آسمان آبیاش، هر سال پای حسین را به آنجا میکشانید.
حسین، یکی از باشندهگان کابل که هر سال رخصتیهایش را در دیار بودا میگذراند. اما گویا اینبار بخت و اقبال یارش شده. او از شش ماه به این سو، در دریار بودا وظیفه گرفته و در یکی از شرکتهای خصوصی کار میکند.
صبحهایش را در کنار بودا بیدار میشود، اما گویا این شهر دیگر آن شهری نیست که هر بار با شور و شوق به دیدار بودا میشتافت. حسین با گله میگوید: «شهر بودا دیگر مهماندار نیست.»
این شکوه حسین در حالی است که بامیان با آب و هوای گوارا و مردم مهماننوازیاش، هر دم بهسوی تابستان نزدیک میشود. بامیان، بهدلیل داشتن آثار و مکانهای باستانی و دیدنی و درههای و دشتهای سرسبز، همهساله، توریستهای زیادی را بهطرف خود میکشاند.
مجسمههای بودا، بندهای امیر و هوای تازه آن از جمله جذبههایی است که سالانه پای بسیاری از شهروندان را از سراسر افغانستان به اینجا میکشاند و حتا شهروندان خارجی نیز از این ولایت بازدید میکرد. محمدطاهر زهیر، والی اسبق بامیان سال پار به رسانهها گفته بود که حدود ۲۰۰ هزار یا بیشتر، گردشگران داخلی و خارجی از این ولایت دیدن کردند.
هرچند که صنعت گردشگری در سالهای اخیر در افغانستان رشدی نداشته است. جنگهای داخلی باعث شده است که شمار گردشگران اندک باشد. اما با آن هم شمار بازدیدکنندهگان در بامیان بهتر بوده است. مردم بومی بامیان که پیشه کشاورزی دارند در این سالها، رفتوآمدهای گردشگران، چرخ زندهگی آنها را نیز بهتر کرده بود. حسین میگوید، با آنکه این روزها آبوهوای بامیان برای گردشگری مساعد است، اما کسی بهاین جا سر نمیزند، گویا همه فراموش کردهاند که امسال به دیار بودا بیایند. از طرفی هم، همه کسانی که با آمدن گردشگران کاروبارشان رونق میگرفتند، این روزها دست بهچانه و چشم به راه استند: «حتا تکسیران هم این روزها راه در آمدشان را از دست داده.
چون قبلا مردم میآمدند و هر طرف میرفتند و تکسی میگرفتند، ولی حالا کسی نیست.»
این تنها تکسیرانها نیست که منبع در آمدشان را از دست داده است. بلکه کسب و کار مردمی که بستگی به گردشگری داشت آسیب دیده است. از آن جمله، صنایع دستی بامیان که شهرت جهانی دارد و اکثریت مردم از این طریق کسب درآمد میکردند، ولی حالا کسی نیست و یا هم پولی ندارد تا نمدهای هفترنگ، کلاه، لباس و چادر نقشدار این مردم را بخرند. یکی از دکاندار صنایع دستی، که سالها است در این بخش فعالیت دارد، چنین میگوید: «سالهای پیش مه یک نمد را تا ده یا دوازده هزار میفروختم.
ولی حالا کسی به دو هزار هم نمیخرد.» و دلیلش را فرار گردشگران داخلی و خارجی میدانند و همچنین بانوان بامیانی، که سهمی مهمی در صنایع دستی دارند و اکثریتشان در مرکز شهر بامیان دکان داشتند، حالا تقریبا نصف این دکانها بسته و بانوان خانهنشین شدند. یکی از این بانوان که درآمد خوبی پیش از حکومت طالبان داشت چنین میگوید: «ماهانه سی یا چهل هزار از دکان صنایعم درآمد داشتم، ولی اکنون هیچ.» او همانند دیگران دکانش را بسته و فعلا خانهنشین شده است.
از طرفی، هوتلهای بامیان که سالها است میزبان گردشگران داخلی و خارجی است. و هر سال به دلیل جمع و جوش زیاد برای اکثریت، اتاق هوتلها کافی نمیباشد؛ ولی حالا این هوتلها بسته و یا هم هیچ مهمانی ندارند. هوتل غلغله بامیان، یکی از مشهورترین هوتل این شهر است که در مرکز این ولایت موقعیت دارد. سالها میزبان مهمانهای خارجی و داخلی، که با داشتن موقعیت و نمای زیبا و امکانات مهمانداری، میزبان خوبی برای همه گردشگران میباشد؛ ولی اکنون این هوتل به دلیل مهمانهای اندک آن هم در آغاز فصل گردشگری وضعیت مساعدی ندارد.
با این حال بند امیر بامیان، با فاصله چند کیلومتری از مرکز بامیان، با مساحت ۶۳۳۳ کیلومتر مربع حیثیت اولین پارک ملی کشور را دارا بوده که با داشتن شش بند آبی، زیباترین بندهای طبیعی جهان به شمار میرود. سالانه مردم از هر گوشه و کنار دیدن این بندها میآید تا هوایی دلشان را با آب، آبی این بندها تازه کنند.
حواگل همرا با دوست تانش که هر سال دیدن این بندهای آبی میرود، امسال نیز دلش طاقت نمیآورد و راهی بند امیر میشود، تا لحظههای خوبی را در بند امیر ثبت کنند. ولی مثل اینکه امسال برای حوا و دوستانش بند امیر، مکان سالهای قبل نیست و نتوانسته همانند سالهای پیش خاطرات شیرین ثبت کنند او میگوید: «وقتی بند امیر رسیدیم، دیدیم که هیچ کس نیست فقط ما بودیم و چند نفر دیگری که از خود ولایت بامیان بودند، هیچ شور و هیجان نمانده.»
از طرفی او از زیاد شدن نیروی طالبان در ساحه بند امیر چنین میگوید: «نیروهای طالبان آنجا بیشتر بودند، که با فیرهای هواییشان همه را میترساندند، آنها بهخاطر سرگرمی خود این کار را میکردند، ولی اکثریت نرسیده بودند.»
مکان رویایی حوا و دوستانش که هیچگاه حتی کوچکترین صدای فیر هم شنیده نمیشد، دیگر تبدیل به مکان ترس و وحشت شده است. از طرفی حوا از نظافت چهار طرف بند امیر شکایت دارد و میگوید، که حالا چهار طرف بند امیر تبدیل به کثافت و چتلی شده است.
چندی پیش، باشندهگان ولایت بامیان از کندن حفرهها توسط نیروی طالبان در اطراف مجسمههای بودا نیز خبر داده بودند، که نیروهای طالبان اطراف مجسمه بودا را بدون هیچ دلیل حفره کار میکنند. حسین در این مورد چنین میگوید: «حدودا دو ماه بود، که طالبان چهار طرف مجسمه بودا را بسته کرده بودند و به هیچ کس اجازه داخل شدن و گشتوگذار را نمیدادند، در حالی که پیش از او هر کس که تکت میداشت آزادانه حق داشت برود و بازدید کند؛ ولی آنها به هیچ کس اجازه نمیداد و با خودشان چند بلدوزر و اسکواتور برده بودند به بهانه اینکه ما از چهار طرف بودا محافظت میکنیم، ولی نمیدانیم که چیزی از کندن کاریشان به دست آوردند یا خیر!»
این در حالی است که ولایت بامیان، و مکانهای دیدنیاش پیش از این نیز در اولین دوره به قدرت رسیدن طالبان شاهد وضعیت نابهسامانی بوده است، چنان که در سال ۲۰۰۱ میلادی دو مجسمه بزرگ بامیان به نامهای صلصال به ارتفاع ۵۳ متر و شمامه با ارتفاع ۳۵ متر، توسط این گروه منفجر داده شد، که با این اقدام بزرگترین رویداد تخریب آثار باستانی افغانستان رقم خورد.