جایگاه زنان در سایه حکومت طالبان

نوشته از: عنایت فراسو

من اكتفا مي‌كنم به سخن معروف چرچيل كه گفته است: «من تضمین می‌کنم، جامعه‌ای که زنان را محدود کند و آنان را از تحصیل بازدارند، هزار سال هم پیشرفت نخواهد کرد.»
زنان یکی از اقشار محروم و آسیب‌پذیر در جامعه افغانستان هستند که در ادوار گوناگون، رژیم‌های حاکم سیاسی ارتباط مستقیم با وضعیت آنان داشته‌اند و به اشکال‌ مختلف با اعمال محدودیت‌های فراوان مانعی را سد راه زنان قرار داده‌اند. اما می‌توان دو دهه اخیر را، یکی از بهترین دوره‌های رشد و شکوفایی زنان در جامعه افغانستان محسوب کرد، زنان با پشتیبانی جامعه جهانی، سازمان ملل و بقیه نهادها توانستند دست‌آوردهای گوناگونی را در ابعاد مختلف داشته باشند که از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: صحت، تحصیلات، دسترسی به اطلاعات و مشارکت سیاسی که عمده‌ترین دست‌آوردهای زنان در بیست سال گذشته محسوب می‌شود.
با روی کار آمدن حکومت طالبان، سردرگمی و انزوا در زنان به گونه گسترده‌ای ایجاد شد.
با سقوط افغانستان در اگست 2021 ما شاهد قتل‌های مرموز زنان معترض، بازداشت و شکنجه تعداد زیادی از مدافعان حقوق بشر و کنشگران جامعه مدنی بودیم تا لغو وزارت زنان، بسته شدن مکاتب بروی دختران، خانه‌نشین ساختن خانم‌های کارمند در ادارت دولتی و نیز خصوصی. متاسفانه در تاریخ افغانستان فروش زنان و دختران، آزار و اذیت جنسی، فساد اخلاقی و تحقیر و توهین کردن آن‌ها هویدا است. اما امروز ما شاهد نوع دیگری از دگماتیسم دینی، اپارتاید جنسیتی، عقب‌گردی سیاسی و فرهنگی را در تمام اقشار و طبقات جامعه می‌بینیم و به ویژه وضعیت رقت‌بار زنان افغانستانی که شدیدا نگران‌کننده است.
به عبارتی، تعلیم و پرورش در ترقی و توسعه هر جامعه‌ای یک اصل اساسی شمرده شده و می‌شود. جامعه بدون تعلیم و آموزش یک جامعه منهت و راکد است، آموزش و تعلیم یکی از حقوق اصلی و اساسی بشری محسوب می‌شود که با روی کار آمدن امارت اسلامی، زنان در یک سرنوشت نامعلوم و سردرگم قرار گرفته‌اند. در واقع، زنان با چالش‌های فراوانی روبه‌رو شده‌اند همانند محدویت‌های روزافزون و بی‌حد و حصر، بیرون شدن از خانه تا نحوه آرایش، نوع پوشش زنان و بسته کردن مکتب بروی دختران. طبق معلومات به دست آمده، زنان افعانستان بیش از نصف نفوس جامعه را در برمی‌‌گیرند، و ندادن فرصت آموزش به آنان در سایه حکومت طالبان، جفای بزرگی بر نسل ما است.
در هشت ماه اخیر، ما شاهد محدودیت‌های سرسام‌آوری از سوی حکومت طالبان به خانم‌ها بوده‌ایم. این محدودیت‌ها بیان‌کننده چهره واقعی حکومت طالبان به جهانیان بود که طالبان از روز اول تا به حال به وضوع  نشان داد مخالفت‌های شدیدی با زنان دارند از جمله می‌توان این موارد را خاطر‌نشان ساخت:
خانم‌های کارمند که در تمام بخش‌های دولتی، خصوصی، هنر، فرهنگ و تجارت بودند، خانه‌نشین شدند. گشت و گذار بدون محرم و منع سفرهای بین‌المللی، منع ظاهر شدن در رسانه، جدا نمودن صنف‌های مختلط، منع عطر و آرایش، ممنوعیت کفش پاشنه بلند. به ویژه طرح پوشش جدید طالبان واکنش‌های بی‌نهایت تند و اعتراضات شدید جهانیان را به همراه داشته است. برقع (چادری) که توسط زعیمان طالب در افغانستان یک پوشش مشروع و مسلمانی محسوب می‌شود و استفاده اجباری آن هنگام خروج از منزل توسط خانم‌ها، بسی ناخوشایند و آزاردهنده است. حتی در این حکم طالبان به وضوع تاکید شده است که در صورت عدم استفاده آن، محرم یا اعضای مذکر آن خانواده مجازات خواهند شد، در حالی که این مساله بسیار دردآور و ناراحت‌کننده است.
به بیان دیگر، زنانی که امروز از تحصیلات بالایی برخورداراند، در مقام‌های بالای دولتی و خصوصی کارمند بودند، از روابط و مناسبات لازم جهانی برخورداراند، از قوانین و تحولات دنیا می‌دانند، بدین معنی است که به آگاهی لازم طبقاتی رسیده‌اند.
شایان ذکر است که زنان افغانستان به لحاظ داشتن آگاهی، توانمندی و جسارت لازم برای دفاع از حقوق‌شان در مقابل تفنگ طالبان سینه سپر کردند و شجاعانه به مبارزه برخاستند، با وجود این‌که عده‌ای از آنان بازداشت شدند، تحت شکنجه قرار گرفتند، مورد توهین و تحقیر واقع شدند اما باز هم دست از مبارزه برنداشتند و طالبان نتوانستند که صدای اعتراض این زنان قهرمان را خاموش بسازند.
بنابراین، خانه‌نشین شدن این نیروی عظیم، یک پدیده خشونت‌پرور و چالش‌برانگیز است که پیامدهای منفی را در طولانی مدت به بار خواهد آورد. در واقع، محصور کردن زنان در خانه‌ها، منجر به استعدادکشی، تبعیض جنسیتی، پایمال ساختن حقوق انسانی و در نتیجه ضربه زدن به مسیر توسعه و پیشرفت یک جامعه در آینده خواهد شد.

Back to top button