بی‌سوادی، بحران بی‌صدا

ناتوانی در خواندن و نوشتن و عدم آشنایی با تکنالوژی در حد انتظارات جامعه را بی‌سوادی گویند.
يكی ازعمده تــــــرين مشكلات اجتماعی پايين بودن سطح سواد در كشور می‌باشد كه متاسفانه در مشكلاتی همچون بحران امنيتی، ضعف اقتصادی، ناهنجاری هـای اجتماعی، حاکمیت تبعیض و بی عدالتی‌ها ريشه دارد. زیرا سواد نعمتی است که وجود آن جامعه را از بروز بسیاری از بحران و بیماری ها باز می دارد و کمبود آن جامعه را بحران‌ زا می‌سازد.
افغانستان كشوری است كه در منطقه و حتی جهان، داراي پايــــين ترين سطح سواد مي‌باشد. یونسکو یا سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد گفته است که حدود یازده میلیون نفر در افغانستان یا بی‌سوادند و یا از سطح بسیار پایین سواد برخوردارند که توانایی خواندن و نوشتن را ندارند که در این میان حدود 40 درصد مردم باسواد اند و 60 درصد دیگر بی‌سواد. از این شصت درصد حدود 80 درصد بی سوادی در بین خانم ها است.
از سوی ديگر مشكلات امنيتی، اجتماعی، فرهنگی اقتصادی (سنتي بودن جامعه و رسم و رواج های قبيلوی و عنعنوی) از مواردی اند كه باعث شده ۹۰ درصد زنان از داشتن نعمت سواد محروم بمانند.
همچنین بحران بی‌سوادی و کم سوادی در جامعه امروزی نشانه های اجتماعی بیشماری دارند که از جمله پایین بودن میزان میانگین سرانه مطالعه، پایین بودن میزان چاپ و نشر کتاب، پایین بودن میزان مطالعه روزنامه و مجله، استفاده گسترده مردم از تلویزیون و محصولات تصویری، و پایین بودن میزان نرخ رشد تولیدات علمی و دانشگاهی در کشور می‌باشند.
در صورت که سطح بی سوادی به همین شکل ادامه داشته باشد اين كار اولاً صدمه بزرگ به اقتصاد كشور مي‌رساند. وقتي اتباع افغانستان با کار آشنایی نداشته باشد، جامعه صدمه بزرگي را متقبل خواهد شد. از سوی ديگر بار مسايل فرهنگی و عنعنات ناپسند نيز ناشی از پايين بودن سطح سواد می باشد. بي‌سوادی و عقب مانی، ناامنی ها را در قبال دارد؛ چون اگر كسی زمينه كار براي اش مساعد نباشد و آگاهی از پيشرفت هايی جهانی نداشته باشد، اين موضوع خود مولد جنگ و ناامنی در كشور است.
بعد از مسئله امنيت بايد روی سوادآموزی توجه بيشتری صورت گيرد و بالای معارف و سواد آموزی سرمايه گــــذاری شود؛ چون شكلگيری رشد سياسی افغانستان نيز از هميـن جوان هايی صورت مي‌گيرد كه می خواهند سواد بياموزند.
تا زمانی كه مردم آگاهی كامل از فوايد سواد وعواقب بد بی سوادی نداشته باشند، نمی توان به محو بيسوادی و يا پيشرفت سواد در كشور خوشبين بود. از سوی ديگر بايد رو يك سيستم منظم و پلان منظم در اين راستا كار كرد تا بتوان به نتايج مثبت دست يافت.
دولت و ارگان هاي مسوول، بايد در راستای آگاهی دهی تلاش كنند و تبليغات گسترده ای را در زميـنه منفعت سواد راه اندازی نموده و علاقه مردم را بدان جلب نمايند. همچنان تأمين امنيت، مبارزه با خرافات، مبارزه با فقر و محروميت و توجه ويژه به آموزش بزرگسالان از راهکارهايی اند که بايد درحصه مبارزه با بی سوادی مدنظر گرفته شود.

نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button